صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
۰۱
بهمن
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

ویژه نامه رحلت حضرت زینب سلام الله علیها

ویژه نامه بزرگداشت حضرت شاه چراغ (ع)

تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی‏ کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» و (به یاد آور) هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده می‌‏کنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده‏‌ای؟ عرض کرد: چرا، ولی برای آنکه قلبم آرامش یابد.

(خداوند) فرمود: چهار پرنده (طاووس، خروس، کبوتر و کلاغ) «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۸۰» را برگیر و آنها را نزد خود جمع و قطعه‌قطعه کن (و درهم بیامیز).

سپس بر هر کوهی قسمتی از آنها را قرار ده، آن‌گاه پرندگان را بخوان، به‌سرعت به سوی تو بیایند و بدان که خداوند توانای حکیم است.

در حدیث می‌‌خوانیم که اجزای مخلوط شده را بر سر ده کوه قرار داد. «کافی، ج ۸، ص ۳۰۵»
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰:

تنها از یگانه اَبَرمرد تاریخ پس از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، یعنی علی علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا» اگر پرده‌‌ها کنار روند، بر یقین من افزوده نمی‌‏شود. «غررالحکم و تفسیر روح‌البیان، ج ۱، ص ۴۱۶»

ولی سایر مردمان همه دوست دارند که شنیده‌ها و حتّی باورهای خود را به صورت عینی مشاهده نمایند.

چنان که همه می‌‏دانند قند را از چغندر می‌گیرند، ولی دوست دارند چگونگی آن را مشاهده کنند.

در تفاسیر آمده است: حضرت ابراهیم از کنار دریایی می‌‏گذشت، مرداری را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتی از آن در آب و قسمتی دیگر در خشکی است و پرندگان و حیوانات دریایی، صحرایی و هوایی از هر سو آن را طعمۀ خود قرار داده‌‏اند.

حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق برای انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود، در قیامت آنها چگونه یک جا جمع و زنده می‌شوند.

لذا از خداوند درخواست کرد که نحوۀ زنده شدن مردگان را مشاهده کند. خداوند نیز با این نمایش، ابراهیم را به نور یقین و اطمینان رهسپار نمود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰:

۱. زنده کردن مردگان، از شئون ربوبیّت خداوند است. «رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ»

۲. برای آموزش عمیق، استفاده از نمایش و مشاهدات حسی لازم است. «أَرِنِی»

۳. کشف و شهود تنها برای کسانی است که مراتبی از علم، ایمان و استدلال را طی کرده باشند. درخواست «أَرِنِی» ابراهیم پاسخ داده می‌شود؛ نه هر کس دیگر.

۴. در پی آن باشیم که ایمان و یقین خود را بالا برده تا به مرز اطمینان برسیم. پژوهش و کنجکاوی یک ارزش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»

۵. ایمان، دارای مراحل و درجاتی است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»

۶. قلب، مرکز آرامش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»

۷. اولیای خدا، قدرت تصرّف در هستی را دارند که به آن ولایت تکوینی گفته می‌‏شود. «ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً»

۸. معاد، جسمانی است و در قیامت بازگشت روح به همین ذرات بدن خواهد بود. «یَأْتِینَکَ سَعْیاً»
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱ - تفسیر نور:

«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌‏کنند، همانند بذری است که هفت‌خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد،) دو یا چند برابر می‌‏کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱:

سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر، بهترین راه برای حلّ اختلافات طبقاتی است.

همچنان که پیدایش و گسترش ربا، زمینه‌ساز و به‌وجود‌آورندۀ طبقات است. لذا در قرآن آیات لزوم اتفاق و تحریم ربا در کنار هم آمده است. «تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۴۰۶»

هر دانه‌‏ای، در هر زمینی، هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد نمی‏‌رویاند، بلکه باید دانه، سالم و زمین، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، کامل باشد. همچنین انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شیوۀ نیکو آن همه آثار خواهد داشت.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱:

۱. انفاق، تنها پاداش اخروی ندارد، بلکه سبب رشد و تکامل وجودی خود انسان می‏‌گردد. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ»

۲. ستایش قرآن از کسانی است که انفاق سیرۀ همیشگی آنان باشد. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.

۳. انفاق، زمانی ارزشمند است که در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

۴. استفاده از مثال‏‌های طبیعی، هرگز کهنه نمی‌‏شود و برای همۀ مردم در هر سن و شرایطی که باشند قابل فهم است. تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشه‏‌های متعدّد پر دانه. «کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»

۵. تشویق و وعدۀ پاداش، قوی‌‏ترین عامل حرکت است؛ پاداش هفتصد برابر. «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ»

۶. لطف خداوند، محدودیّت ندارد. «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ» «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»

۷. اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیّت رشد و نمو دارد «کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» پس حساب کسانی که در راه خدا جان خود را انفاق می‌‌کنند چه می‏‌تواند باشد؟! «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌‏کنند و سپس به دنبال آنچه انفاق کرده‌‏اند، منّت نمی‌‏گذارند و آزاری نمی‌‏رسانند، پاداش آنها برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲:

هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن شکم فقرا نیست، بلکه این کار زیبا باید به دست افراد خوب، یا شیوۀ خوب و همراه با اهداف خوبی باشد.

گاهی انسان گامی برای خدا برمی‌‌دارد و کاری را به نیکی شروع می‌‏کند، ولی به خاطر عوارضی از قبیل غرور یا منّت یا توقّع و یا امثال آن ارزش کار را از بین می‌‏برد.

با منّت، اثر انفاق از بین می‌‏رود، چون هدف از انفاق تطهیر روح از بخل است، ولی نتیجۀ منّت، آلوده‌شدن روح می‌‏باشد.

منّت‌‏گذار، یا درصدد بزرگ کردن خود و تحقیر دیگران است و یا می‌‏خواهد نظر مردم را به خود جلب کند که در هر صورت از اخلاص به دور است.

مگر خداوند به خاطر همۀ نعمت‌هایی که به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشیدن جزئی از آن بر خلق او منّت بگذاریم.

در مجمع‌البیان حدیثی روایت شده است که رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند در قیامت به منّت‌‏گذاران، نگاه لطف‌آمیز نمی‌‌‌‌‏کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲:

۱. شروع نیکو کافی نیست؛ اتمام نیکو هم شرط است. «یُنْفِقُونَ»«ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ»«مَنًّا»

۲. اسلام حافظ شخصیّت محرومان و فقراست و کوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل می‌‌داند. «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذیً»

۳. اعمال انسان، در یکدیگر تأثیر دارند، یعنی یک عمل می‏‌تواند عمل دیگر را خنثی کند. انفاق برای درمان فقر است، ولی منّت‌گذاری آن را مایۀ درد فقرا می‌‏گرداند. «یُنْفِقُونَ» «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذیً»

۴. خداوند، آیندۀ انفاق‌کننده را تضمین کرده است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»

۵. کسی که بدون منّت و آزار و فقط برای خدا انفاق می‌کند، از آرامشی الهی برخوردار است. «یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳ - تفسیر نور:

«قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها أَذیً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ» گفتار پسندیده (با نیازمندان) و گذشت (از تندی آنان)، از بخششی که به دنبال آن آزاری باشد، بهتر است. و خداوند بی‏‌نیاز بردبار است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳:

رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: اگر سائلی نزد شما آمد، به یکی از این دو روش عمل کنید «بذل یسیر او رد جمیل»؛ یا چیزی که در توان دارید به او عطا کنید، یا به طرز شایسته‌‏ای او را رد نمایید. «تفسیر قرطبی و نمونه، ذیل آیه»

هم‌چنین فرمود: اگر با مال نمی‌‌توانید به مردم رسیدگی کنید، با اخلاق برسید. «تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۲۷۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳:

۱. آبرو و شخصیّت فقیر، باارزش‏‌تر از حفظ شکم و شخص فقیر است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»

۲. فقیر را با محبّت و دلسوزی به کار مفیدی که زندگی او را تأمین کند، راهنمایی کنید. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»«تفسیر پرتوی از قرآن، ذیل آیه»

۳. انفاق باید همراه با اخلاق باشد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»

۴. گفت‌وگوی خوش با فقیر، موجب تسکین او و عامل رشد انسان است، در حالی که صدقه با منّت، هیچکدام را به همراه ندارد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»

۵. اگر فقیری به خاطر فشار و تنگدستی، ناروایی گفت او را ببخشید. «مَغْفِرَةٌ»

۶. رعایت عرف جامعه، در سخن و عمل لازم است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»

۷. خداوند آزاررسانی به فقیر را پاسخ می‌دهد؛ ولی نه با عجله. «حَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴ - تفسیر نور:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید! بخشش‌های خود را با منّت و آزار باطل نسازید، همانند کسی که مال خود را برای خودنمایی به مردم، انفاق می‌کند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارد. پس مثال او همچون مَثل قطعه سنگ صافی است که بر روی آن (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) پس رگباری به آن رسد (و همه خاک‌ها و بذرها را بشوید) و آن سنگ را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند! (ریاکاران نیز) از دستاوردشان، هیچ بهره‌‏ای نمی‌برند و خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴:

این آیه نیز تشبیهی را با خود دارد و نمایانگر باطن اشخاصی است که به قصد ریا و تظاهر انفاق می‌کنند.

ظاهر عمل اینان همچون خاک، نرم ولی باطن آن چون سنگ، سفت است که قابلیّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتی و سختی دل‌های سنگین‏‌شان، از انفاق خود بهره‌‏ای نمی‌‏برند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴:

۱. منّت‌گذاری و آزار فقیر، پاداش انفاق و صدقات را از بین می‌‏برد. «لا تُبْطِلُوا»

۲. ریا، نشانۀ عدم ایمان واقعی به پروردگار و قیامت است. «یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ»

۳. انفاق مهم نیست؛ انگیزه و روحیّۀ انفاق‌کننده مهم است. «رِئاءَ النَّاسِ»

۴. اعمال شخص منّت‌گذار، ریاکار و کافر، تباه است. کلمۀ «فَمَثَلُهُ» قابل تطبیق با هر سه گروه است.

۵. ریاکار، عاقبت رسوا می‌‏شود و حوادث، کاشف حقایق است. «فَتَرَکَهُ صَلْداً»

۶. ریاکار نه تنها از پاداش آخرت محروم است، بلکه رشد روحی را نیز کسب نکرده است. «لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْ‏ءٍ»

۷. منّت‌‏گذار و ریاکار، در مدار کفر و مورد تهدید قرار می‌گیرد. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۲۱ - ۴۲۶.

امام خامنه ای:

فرهنگ سازی کشور همواره احتیاج به کتاب دارد و به‌رغم گسترش فضای مجازی، کتاب همچنان درجایگاه بسیار والای خود قرار دارد ...

من همواره مردم و به‌خصوص جوانان را به خواندن کتاب توصیه می‌کنم اما امروز تاکید ویژه‌ای بر لزوم کتابخوانی و مطالعه برنامه سازان رسانه‌ای، فعالان در عرصه هنری و هنرهای نمایشی و اهالی مطبوعات دارم ...

۳۰ /دی/ ۱۴۰۳

سعید بن عبدالله حنفی، (شهادت ۶۱ق) از شهدای کربلا. او از شیعیان کوفه بود که برخی نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع) را می‌رساند. سعید همچنین نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد. او در شب عاشورا در حمایت از امام حسین(ع) سخنرانی کرد و سوگند یاد کرد که اگر هفتاد بار سوزانده و سپس زنده شود باز هم از حمایت امام دست بر نخواهد برداشت ...

https://harimeharam.ir/shahid/482

شهید مدافع حرم شهید امیر علی هویدی

شهادت: 1394/08/12 حلب - سوریه

بخشی از وصیت‌نامه:

تنها آرزویم پوشیدن لباس سبز سپاه که همان کفن و لباس شهادتم می‌باشد، شهادت درراه دین مقدس اسلام است و بادلی پر از شوق و عاشقانه عازم مأموریت در کشور سوریه هستم و بسیار خوشحال و شادمان هستم و اگر خدا بپذیرد جانم را در راه دفاع از حرمین شریفین و دین مقدسم تقدیم می‌نمایم ..

ان‌شاءالله این حقیر از سربازان امام زمان (عج) باشم و جزء افرادی باشم که در هنگام جان دادن ذکر لبم حسین (ع) باشد و به عشق مولا علی (ع) جان به جانان آفرین تسلیم نمایم ..

از خانواده خودم و برادران پاسدار خودم و همه شما خواستارم که همیشه درراه حق و ولایت و رهبری و انقلاب قدم بردارید و حافظ خون شهدا باشید تا بتوانید پرچم اسلام را به دست صاحب حقش امام زمان (عج) بدهید ...

https://harimeharam.ir/shahid/488

شهید مدافع حرم شهید محسن فرامرزی گرگان

شهادت : 1394/09/30 حلب - سوریه

بخشی از وصیت‌نامه:

خدا را سپاس که به ما ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم) را روزی نمود و ما را از شیعیان قرار داد و در عصر غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) پس از انقلاب حضرت روح الله رهبری وارسته و فرزانه همچون سید علی حسینی الخامنه‌ای (دام البقائه و عزه) را جهت زعامت این امت اعطاء نمود ...

... از شما می‌خواهم به نماز اول وقت بسیار اهمیت دهید و همواره تلاش نمائید افرادی مثمر ثمر برای اسلام و جامعه مسلین باشید. از دختر عزیزم میخواهم همواره در حفظ حجاب زینبی (سلام الله علیها) کوشا باشد ...

شهید حسین ریوندی

شهید کمال خداکرمی

شهید شعبان کامکار

شهید خسرو هژبری

شهید خسرو خودخواه ماسوله

شهید محسن چاردولی

شهید مهدی غلامزاده

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

  • بنده خدا بنده خدا
۲۳
دی
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

ویژه نامه میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام

 تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷ - تفسیر نور:

«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکی‌‏ها (ی گوناگون) بیرون و به سوی نور می‌‏برد. لکن سرپرستان کفّار، طاغوت‌‏ها هستند که آنان را از نور به تاریکی‌‏ها سوق می‌دهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷:

در آیۀ قبل خواندیم که او مالک همه‌چیز است «لَهُ ما فِی السَّماواتِ» و در این آیه می‌خوانیم: نسبت او به مؤمنان، نسبت خاص و ولایی است. «وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا»گوشه‏‌ای از سیمای کسانی که ولایت خدا را پذیرفته‌اند.

آن که ولایت خدا را پذیرفت، کارهایش رنگ خدایی پیدا می‌‏کند. «صِبْغَةَ اللَّهِ» «بقره، ۱۳۸»

برای خود رهبری الهی برمی‏‌گزیند. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً» «بقره، ۲۴۷»

راهش روشن، آینده‏‌اش معلوم و به کارهایش دلگرم است. «یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ» «یونس، ۹»، «إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» «بقره، ۱۵۶»، «لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ» «یوسف، ۵۶»

در جنگ‏‌ها و سختی‌‏ها به یاری خدا چشم دوخته و از قدرت‌های غیر خدایی نمی‌هراسد. «فَزادَهُمْ إِیماناً» «بقره، ۱۷۳»

از مرگ نمی‌‏ترسد و کشته شدن در تحت ولایت الهی را سعادت می‌داند. امام حسین علیه‌السّلام فرمود: «انی لا اری الموت الا سعادة» «بحار، ج ۴۴، ص ۱۹۲»

تنهایی در زندگی برای او تلخ و ناگوار نیست، چون می‌داند او زیر نظر خداوند است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَنا» «توبه، ۴۰»

از انفاق و خرج کردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولی خود می‌سپارد. «یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» «بقره، ۲۴»

تبلیغات منفی در او بی‌اثر است، چون دل به وعده‌‏های حتمی الهی داده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» «اعراف، ۱۲۸»

غیر از خدا همه چیز در نظر او کوچک است. امام علی علیه‌السّلام فرمود: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم» «نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۳»

از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمی‌‏شود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن می‌‏اندیشد. و اگر صدها راه درآمد برایش باز شود تنها با معیار الهی آن راهی را انتخاب می‌کند که خداوند معیّن کرده است. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ» «مائده، ۴۴ و ۴۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷:

۱. مؤمنان، یک سرپرست دارند که خداست و کافران سرپرستان متعدّد دارند که طاغوت‌ها باشند و پذیرش یک سرپرست آسان‌‌تر است.

یوسف علیه‌السّلام نیز در دعوت کفّار به همین معنا استدلال کرد: «أ أربابٌ متفرّقون خیرٌ أم اللَّه الواحد القهّار» آیا صاحبان متعدّد و پراکنده بهترند یا خدای یگانه و قدرتمند؟! «یوسف، ۳۹»

دربارۀ مؤمنان می‌‏فرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ» امّا دربارۀ کفّار می‏‌فرماید: «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۲. آیۀ قبل فرمود: «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» این آیه نمونه‌‏ای از رشد و غَی را بیان می‌کند که ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. «اللَّهُ وَلِیُّ» «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۳. راه حق یکی است؛ ولی راه‌های انحرافی متعدّد. قرآن دربارۀ راه حق کلمۀ نور را به کار می‌برد، ولی از راه‌های انحرافی و کج، به ظلمات و تاریکی‌ها تعبیر می‌‏کند. «النُّورِ»، «الظُّلُماتِ»

۴. راه حق، نور است و در نور امکان حرکت، رشد، امید و آرامش وجود دارد . «النُّورِ»

۵. مؤمن در بن‌بست قرار نمی‌گیرد. «یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ»

۶. طاغوت‌‏ها در فضای کفر و شرک قدرت مانور دارند. «الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۷. هر کس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه‌ناخواه طاغوت‌‏ها بر او ولایت می‌‏یابند. «اللَّهُ وَلِیُّ»«أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۸. هر ولایتی غیر از ولایت الهی، ولایت طاغوتی است. «اللَّهُ وَلِیُّ» «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۹. توجّه به عاقبت طاغوت‌پذیری، انسان را به حق‌پذیری سوق می‏‌دهد. «أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ»
تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸ - تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» آیا آن کس (نمرود) را که خداوند به او پادشاهی داده بود، ندیدی که با ابراهیم دربارۀ پروردگارش محاجّه و گفت‌وگو می‌‏کرد؟ زمانی که ابراهیم گفت: خدای من کسی است که زنده می‌کند و می‌‏میراند، او گفت: من هم زنده می‌‏کنم و می‏‌میرانم. ابراهیم گفت: خداوند خورشید را از مشرق می‌‏آورد، پس تو (که می‏‌گویی حاکم بر جهان هستی،) خورشید را از مغرب بیاور. (در اینجا بود که) آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد. و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌‏کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸:

در آیۀ قبل خواندیم که خداوند ولیّ مؤمنان است و آنان را از ظلمات خارج و به سوی نور می‌‏برد، این آیه و آیات بعد نمونه‌هایی از ولایت خداوند و بیرون آوردن از ظلمات به نور را مطرح می‌‏کند.

در روایاتِ تاریخی آمده است که نمرود از پادشاهان بابل بود و حکومت مقتدرانه‌‏ای داشت او با حضرت ابراهیم دربارۀ خداوند مباحثه و مجادله کرد.

وقتی حضرت ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم. سپس دستور داد دو زندانی را حاضر کردند، یکی را آزاد نمود و دیگری را دستور داد بکشند.

وقتی ابراهیم علیه‌السّلام این سفسطه و مغالطه را مشاهده کرد که این شخص چه برداشتی از زنده‌کردن و میراندن دارد و چگونه می‌‏خواهد افکار دیگران را منحرف کند، فرمود: خداوند طلوع خورشید را از مشرق قرار داده است، اگر تو ادّعا داری که بر جهانِ هستی حکومت داری و همه‌چیز در اختیار و تحت قدرت توست، خورشید را از مغرب بیرون بیاور!

آن موقع بود که نمرود مبهوت ماند و پاسخی جز سکوت نداشت.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸:

۱. هر کس هر چه دارد از اوست. کافران نیز در دنیا از نعمت‌‏های او بهره‌‏مند می‌‏شوند، ولی از آن سوء‌استفاده می‌‏کنند. «آتاهُ اللَّهُ»

۲. قدرت و حکومت می‌‏تواند عامل استکبار و غرور گردد. «آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ» «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ»

۳. توجّه به افکار عمومی و قضاوت مردم لازم است. گرچه پدیدۀ حیات یکی از راه‌های خداشناسی است و جواب نمرود صحیح نبود، ولی آن بحث‌‏ها و مجادله‌ها، افکار عمومی را پاسخ نمی‌گفت. «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ»

۴. مغالطه و سفسطه، ترفند اهل باطل است. «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ»

۵. حق، اگر منطقی و مستدل ارائه شود، بر باطل پیروز و حاکم است. «فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ»

۶. در مباحثه‌ها از استدلال‌های فطری، عقلی و عمومی استفاده کنید، تا مخالفِ لجوج نیز مقهور و مبهوت شود. «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ»

۷. کافر ظالم است، زیرا به خود و مقام انسانیّت ظلم کرده است. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹ - تفسیر نور:

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی‏ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی‏ حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» یا همانند کسی (عُزَیر) که از کنار یک آبادی عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن بر روی سقف‌هایش فرو ریخته بود (و مردم آن مرده و استخوان‌‏هایشان در هر سو پراکنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده می‌کند؟ پس خداوند او را یک صد سال می‌راند و سپس زنده کرد (و به او) گفت: چقدر درنگ کردی؟ گفت یک روز، یا قسمتی از یک روز را درنگ کرده‌ام!

فرمود: (نه) بلکه یکصد سال درنگ کرده‌‏ای، به غذا و نوشیدنی خود (که همراه داشتی) نگاه کن (که با گذشت سال‌ها) تغییر نیافته است. و به الاغ خود نگاه کن (که چگونه متلاشی شده است، این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم) و (هم) تو را نشانه (رستاخیز) و حجّتی برای مردم قرار می‌‏دهیم.

(اکنون) به استخوان‌ها (ی مَرکب خود) بنگر که چگونه آنها را به‌ هم پیوند می‏‌دهیم و بر آن گوشت می‌‏پوشانیم. پس هنگامی که (این حقایق برای آن مرد خدا) آشکار شد، گفت: (اکنون با تمام وجود) می‌دانم که خداوند بر هر کاری قادر و تواناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹:

آیۀ قبل گفت‌وگوی حضرت ابراهیم با نمرود را بازگو کرد که پیرامون توحید گفت‌وگو می‌کردند و هدایت از طریق استدلال بود و ابراهیم با استدلال پیروز شد.

نمونۀ دوّم خروج از ظلمات به نور، در این آیه است که پیرامون معاد گفت‌وگو می‌شود و هدایت از طریق نمایش و به صورت محسوس و عملی صورت می‌‏گیرد.

در تفاسیر و برخی روایات آمده است که نام این شخص «عُزَیْرٌ» بوده است. در تفسیر المیزان می‌‏خوانیم که این شخص باید پیامبر باشد، زیرا خداوند با او سخن گفته است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹:

۱. به تمدن‏‌های ویران شده گذشته، باید به دیدۀ عبرت نگریست و درس‌های تازه گرفت. «مَرَّ عَلی‏ قَرْیَةٍ»

۲. هر چند می‌دانید، امّا باز هم علم خود را با تجربه و پرسیدن بالا ببرید. «أَنَّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ»

۳. صد سال مردن، برای یک نکته فهمیدن به‌جاست. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ»

۴. گذشت زمان طولانی، خللی در قدرت خداوند وارد نمی‌آورد. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»

۵. رجعت و زنده‌شدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است. «فَأَماتَهُ» «بَعَثَهُ»

۶. نمایش، از بهترین راه‌های بیان معارف دینی است. «فَانْظُرْ إِلی‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ» «وَ انْظُرْ إِلی‏» «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ»

۷. با ارادۀ الهی استخوان محکم، متلاشی می‌‏شود، ولی غذایی که زود فاسد می‌شود، صد سال سالم باقی می‌ماند. «لَمْ یَتَسَنَّهْ»

۸. نمایش قدرت پروردگار برای ارشاد و هدایت مردم است، نه برای سرگرمی و یا حتّی قدرت‌نمایی. «وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ»

۹. خداوند صحنه‏‌ای از قیامت را در دنیا آورده است. «فَأَماتَهُ» «ثُمَّ بَعَثَهُ» «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها»

۱۰. معاد، جسمانی است؛ زیرا اگر معاد روحانی بود، سخن از استخوان به میان نمی‌‏آمد. «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ»

۱۱. مشت نمونۀ خروار است. خداوند گوشه‌‏هایی از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۱۵ - ۴۱۹.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۴۸تا۱۵۰

سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ﴿۱۴۸﴾

۱۴۸- به زودى مشرکان (براى تبرئه خویش) مى گویند اگر خدا مى خواست نه ما مشرک مى شدیم و نه پدران ما، و نه چیزى را تحریم مى کردیم ، کسانى که پیش از آنها بودند نیز همین گونه دروغ مى گفتند و سرانجام (طعم ) کیفر ما را چشیدند، بگو آیا دلیل قاطعى (بر این موضوع ) دارید؟ پس به ما ارائه دهید، شما فقط از پندارهاى بى اساس پیروى مى کنید و تخمینهاى نابجا مى زنید.

The idolaters will say: 'Had Allah willed, neither we nor our fathers would have associated (idols), nor would we have forbidden anything. As such, those who have gone before them belied until they tasted Our Might. Say: 'Have you any knowledge you can bring forth to us? You follow nothing but guessing and you are only speakers of conjecture. ' (148)

قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۱۴۹﴾

۱۴۹ - بگو براى خدا دلیل رسا (و قاطع) است (بطورى که بهانه اى براى هیچکس باقى نمى گذارد) اما اگر او بخواهد همه شما را (از طریق اجبار) هدایت مى کند (ولى چون هدایت اجبارى بى ثمر است این کار را نمى کند.)

Say: 'Allah alone has the conclusive proof. Had He willed, He would have guided you all. ' (149)

قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿۱۵۰﴾

۱۵۰ - بگو گواهان خود را که گواهى مى دهند خداوند اینها را حرام کرده است ، بیاورید اگر آنها (به دروغ ) گواهى دهند تو با آنها (همصدا نشو و) گواهى مده ، و از هوى و هوس کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و کسانى که به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریک قائلند پیروى مکن .

Say: 'Bring those witnesses of yours who can testify that Allah has forbidden this. ' If they testify to it, do not testify with them, nor follow the wishes of those who belie Our verses, and disbelieve in the Everlasting Life and ascribe equals to their Lord. (150)

تفسیر
فرار از مسئولیت به بهانه جبر
به دنبال سخنانى که از مشرکان در آیات سابق گذشت ، در این آیات اشاره به پاره اى از استدلالات واهى آنان و پاسخ آن شده است :
نخست مى گوید: به زودى مشرکان در پاسخ ایرادات تو در زمینه شرک و تحریم روزى هاى حلال چنین مى گویند که اگر خداوند مى خواست نه ما مشرک مى شدیم و نه نیاکان ما بت پرست بودند، و نه چیزى را تحریم مى کردیم ، پس آنچه ما کرده ایم و مى گوئیم همه خواست او است (سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا و لا آباؤ نا و لا حرمنا من شى ء).
نظیر این تعبیر در دو آیه دیگر قرآن دیده مى شود، در سوره نحل آیه 35 و قال الذین اشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شى ء نحن و لا آباؤ نا و لا حرمنا من دونه من شى ء و در سوره زخرف آیه 20 و قالوا لو شاء الرحمان ما عبدناهم ، نشان مى دهد که مشرکان مانند بسیارى از گناهکارانى که مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر از مسئولیت خلافکاریهاى خود فرار کنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر کارى را ما مى کنیم خواست خدا و مطابق اراده او است ، و اگر نمى خواست چنین اعمالى از ما سر نمى زد، آنها در حقیقت مى خواستند خود را از این همه گناه تبرئه کنند، و گر نه وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد که بشر در اعمال خویش آزاد است نه مجبور، به همین دلیل اگر کسى ظلمى در حق او کند، ناراحت مى شود و او را مؤ اخذه مى کند و در صورت توانائى مجازات مى نماید، همه اینها نشان مى دهد که مجرم را در عمل خویش آزاد مى بیند، نه مجبور، و هرگز به این عنوان که عمل او مطابق خواست خدا است ، حاضر
نمى شود از عکس العمل صرف نظر کند. (دقت کنید)
البته این احتمال در معنى آیه نیز هست که آنها مدعى بوده اند سکوت خدا در برابر بت پرستى و تحریم پاره اى از حیوانات ، دلیل بر رضایت او است زیرا اگر راضى نبود مى بایست به نوعى ما را از این کار باز دارد.
و با ذکر جمله و لا آباؤ نا مى خواسته اند به عقاید پوچ خود رنگ قدمت و دوام بدهند و بگویند این چیز تازه اى نیست که ما مى گوئیم ، همواره چنین بوده است .
اما قرآن در پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث کرده ، نخست مى گوید: تنها اینها نیستند که چنین دروغهائى را بر خدا مى بندند بلکه جمعى از اقوام گذشته نیز همین دروغها را مى گفتند ولى سرانجام گرفتار عواقب سوء اعمالشان شدند و طعم مجازات ما را چشیدند (کذلک کذب الذین من قبلهم حتى ذاقوا باسنا).
آنها در حقیقت با این گفته هاى خود، هم دروغ مى گفتند و هم انبیاء را تکذیب مى کردند زیرا پیامبران الهى با صراحت بشر را از بت پرستى و شرک و تحریم حلال خداوند باز داشتند نه نیاکانشان گوش دادند و نه اینها، با این حال چگونه ممکن است خدا را راضى به این اعمال دانست ، اگر او به این اعمال راضى بود چگونه پیامبران خود را براى دعوت به توحید مى فرستاد، اصولا دعوت انبیاء خود مهمترین دلیل براى آزادى اراده و اختیار انسان است .
سپس مى گوید: به آنها بگو آیا راستى دلیل قطعى و مسلمى بر این ادعا دارید اگر دارید چرا نشان نمى دهید (قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا)
و سرانجام اضافه مى کند که شما به طور قطع هیچ دلیلى بر این ادعاها
ندارید، تنها از پندارها و خیالات خام پیروى مى کنید (ان تتبعون الا الظن و ان انتم الا تخرصون ).
در آیه بعد براى ابطال ادعاى مشرکان دلیل دیگرى ذکر مى کند، و مى گوید: بگو خداوند دلائل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگى خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل ، به طورى که هیچگونه عذرى براى هیچکس باقى نماند (قل فلله الحجة البالغة )
بنابراین آنها هرگز نمى توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش ، عقائد و اعمال ناروایشان را امضا کرده است ، و نیز نمى توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند، زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل ، دلیل بر آزادى اراده است .
ضمنا باید توجه داشت که حجت در اصل از ماده حج به معنى قصد مى باشد و به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است محجه گفته مى شود، و به دلیل و برهان نیز حجت ، اطلاق مى گردد زیرا گوینده قصد دارد به وسیله آن مطلب خود را براى دیگران ثابت کند.

و با توجه به معنى بالغة (رسا) روشن مى شود که دلائل خداوند براى بشر از طریق عقل و نقل و بوسیله دانش و خرد، و همچنین فرستادن پیامبران ، از هر نظر روشن و رسا است ، به طورى که جاى هیچگونه تردید براى افراد باقى نماند، و به همین دلیل خدا پیامبران را معصوم از هر گونه خطا و اشتباه قرار داده تا هر گونه تردید و دودلى را از دعوت آنان دور سازد.
و در پایان آیه مى فرماید: خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد (فلو شاء لهداکم اجمعین )در حقیقت این جمله اشاره به آن است که براى خدا کاملا امکان دارد همه انسانها را اجبارا هدایت کند، آنچنان که هیچکس را یاراى مخالفت نباشد ولى در این صورت نه چنان ایمانى ارزش خواهد داشت و نه اعمالى که در پرتو این ایمان اجبارى انجام مى گردد، بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکارى را با پاى خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید.
بنابراین هیچگونه منافاتى بین این جمله و آیه سابق که نفى جبر در آن آمده است نیست ، این جمله مى گوید: اجبار کردن بندگان که شما ادعا مى کنید، براى خدا امکان دارد، ولى هرگز چنین نخواهد کرد، چون بر خلاف حکمت و مصلحت آدمى است .
در حقیقت آنها قدرت و مشیت خداوند را بهانه اى براى انتخاب مذهب جبر کرده بودند در حالى که قدرت و مشیت خدا حق است ، ولى نتیجه آن جبر نیست او خواسته است که ما آزاد باشیم و راه حق را به اختیار خود بپیمائیم .
در کتاب کافى از امام کاظم (علیه السلام ) چنین نقل شده است که فرمود:
ان لله على الناس حجتین حجة ظاهرة و حجة باطنة فاما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الباطنة فالعقول
خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار و حجت پنهان ، حجت آشکار، رسولان و انبیاء و امامانند، و حجت باطنه ، عقول و افکارند.
و در امالى شیخ طوسى از امام صادق (علیه السلام ) چنین نقل شده است که از تفسیر آیه فوق (فلله الحجة البالغة ) از آن حضرت سئوال کردند، حضرت فرمود:
ان الله تعالى یقول للعبد یوم القیامة عبدى اءکنت عالما فان قال نعم ، قال له اءفلا عملت بما علمت ؟ و ان قال کنت جاهلا قال له اءفلا تعلمت حتى تعمل ؟ فیخصمه فتلک الحجة البالغة :
خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش مى گوید بنده من ! آیا مى دانستى (و گناه کردى ) اگر بگوید آرى ، مى فرماید چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى ؟ و اگر بگوید نمى دانستم ، مى گوید: چرا یاد نگرفتى تا عمل کنى ؟ در این موقع فرو مى ماند، و این است معنى حجت بالغه .بدیهى است منظور از روایت فوق این نیست که حجت بالغه منحصر در گفتگوى خدا با بندگان در قیامت است ، بلکه خداوند حجتهاى بالغه فراوانى دارد که یکى از مصداقهایش همان است که در حدیث فوق آمده است زیرا دامنه حجتهاى بالغه خداوند وسیع است هم در دنیا و هم در آخرت .
در آیه بعد براى اینکه بطلان سخنان آنها روشنتر شود، و نیز اصول صحیح قضاوت و داورى رعایت گردد، از آنها دعوت مى کند که اگر شهود معتبرى دارند، که خداوند حیوانات و زراعتهائى را که آنها مدعى تحریم آن هستند، تحریم کرده ، اقامه کنند، لذا مى گوید اى پیامبر! به آنها بگو گواهان خود را که گواهى بر تحریم اینها مى دهند بیاورید. (قل هلم شهدائکم الذین یشهدون ان الله حرم هذا).
سپس اضافه مى کند: اگر آنها دسترسى به گواهان معتبرى پیدا نکردند (و قطعا پیدا نمى کنند) و تنها به گواهى و ادعاى خویش قناعت نمودند، تو هرگز با آنها همصدا نشو و مطابق شهادت و ادعاى آنان گواهى مده . (فان شهدوا فلا تشهد معهم )
از آنچه گفته شد، روشن مى شود که در مجموع آیه هیچگونه تضادى وجود ندارد، و اینکه در آغاز از آنها مطالبه شاهد مى کند و سپس مى گوید: شهود آنها را نپذیر، تولید اشکالى نمى کند، زیرا منظور این است که آنها از اقامه شهود معتبر به طور قطع عاجزند، چه اینکه هیچ سند و مدرکى از انبیاى الهى و کتب آسمانى بر تحریم این امور ندارند، بنابراین تنها خودشان که مدعى هستند، شهادت مى دهند و بدیهى است چنین شهادتى مردود است .
به علاوه همه قرائن گواهى مى دهد که این احکام ساختگى ، صرفا از هوى و هوس و تقلیدهاى کورکورانه سرچشمه گرفته و هیچگونه اعتبارى ندارد.
لذا در جمله بعد مى گوید: از هوى و هوسهاى کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و آنها که به آخرت ایمان ندارند و آنها که براى خدا شریک قائل شده اند، پیروى مکن . (و لا تتبع اهواء الذین کذبوا بایاتنا و الذین لا یؤ منون بالاخرة و هم بربهم یعدلون ).
یعنى بت پرستى آنها و انکار قیامت و رستاخیز و خرافات و هواپرستى آنان گواه زنده اى است ، که این احکام آنان نیز ساختگى است و ادعایشان در مورد تحریم این موضوعات از طرف خدا، بى اساس و بى ارزش است.

امام خامنه‌ای:

بحمدالله از اوّل انقلاب که امام بزرگوار در کلمات نورانی خود به طور دائم بر روی وحدت مردم، اتّحاد مردم تکیه میکرد، مردم ما ‌متّحد بوده‌اند و این اتّحاد در موارد بسیاری توانست راه‌های دشواری را، تنگه‌های سختی را برای مردم باز کند و راهگشای راه‌ها ‌باشد؛ این اتّحاد باید حفظ بشود.‌
دشمن با اتّحاد ملّت ایران مخالف است؛ با یکپارچگی شما مخالف است؛ با یکدست بودن ملّت مخالف است. دشمن مایل است که ‌مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند، با هم دعوا کنند.‌
در یک جامعه، سلایق مختلفی هست، عقاید مختلفی هست، نگاه‌های مختلفی به مسائل هست؛ باشد، مانعی ندارد؛ همه در کنار ‌هم زندگی کنند، با هم کار کنند، با هم مهربانی کنند؛ رأفتِ میان مردم. بایستی وسوسه‌های دشمن را برای بدبین کردن مردم به ‌یکدیگر یا بدبین کردن مردم به مسئولان زحمت‌کش کشور باطل کرد‌.‌

شهدای کربلا

مجمّع بن عبد اللّه عائذى و پسرش عائذ بن مجمّع بن عبد اللّه مذحجى عائذى

او مجمّع بن عبداللّه بن مجمّع بن مالک بن ایاس بن عبد مناة بن عبید اللّه بن سعد العشیرة مذحجى عائذى است. پدرش عبد اللّه بن مجمّع از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود ولى فرزندش از تابعین و از اصحاب حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) مى ‏باشد. مؤلّفان کتب انساب و طبقات این دو را ذکر کرده ‏اند. مجمع و پسرش «عائذ» با عمرو بن خالد صیداوى به سوى حضرت امام حسین (علیه السّلام) حرکت کردند و با حرّ مواجه شدند ولى با حمایت حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) از آنان به لشکریان حضرت پیوستند.

درباره پیوستن مجمّع بن عبد اللّه عائذى و پسرش عائذ به حضرت امام حسین (علیه السّلام) در منزلگاه عذیب الهجانات در مقاتل چنین نقل شده است:

«فإذا هم باربعه نفر قد أقبلوا من الکوفه على رواحلهم یجنبون فرسا لنافع بن هلال یقال له الکامل و معهم دلیلهم الطرماح بن عدى على فرسه ... قال: فلما انتهوا الى الحسین انشدوه هذه الأبیات فقال: اما و الله انى لأرجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا قتلنا أم ظفرنا قال: و اقبل الیهم الحر بن یزید فقال: ان هؤلاء النفر الذین من اهل الکوفه لیسوا ممن اقبل معک و انا حابسهم او رادهم فقال له الحسین: لامنعنهم مما امنع منه نفسی انما هؤلاء انصارى و أعوانی و قد کنت أعطیتنی الا تعرض لی بشی‏ء حتى یأتیک کتاب من ابن زیاد فقال: اجل، لکن لم یأتوا معک قال: هم اصحابى و هم بمنزله من جاء معى فان تممت على ما کان بینی و بینک و الا ناجزتک قال: فکف عنهم الحر. قال: ثم قال لهم الحسین: أخبرونی خبر الناس وراءکم فقال له مجمع بن عبد الله العائذى و هو احد النفر الأربعة الذین جاءوه: اما اشراف الناس فقد اعظمت رشوتهم و ملئت غرائرهم یستمال ودهم و یستخلص به نصیحتهم فهم إلب واحد علیک و اما سائر الناس بعد فان أفئدتهم تهوى إلیک و سیوفهم غدا مشهوره علیک قال: أخبرونی فهل لکم برسولی إلیکم؟ قالوا: من هو؟ قال: قیس بن مسهر الصیداوى فقالوا: نعم، اخذه الحصین ابن تمیم فبعث به الى ابن زیاد فأمره ابن زیاد ان یلعنک و یلعن اباک فصلى علیک و على ابیک و لعن ابن زیاد و أباه و دعا الى نصرتک و اخبرهم بقدومک فامر به ابن زیاد فالقى من طمار القصر فترقرقت عینا حسین (علیه السّلام) و لم یملک دمعه ثم قال: «منهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.» اللهم اجعل لنا و لهم الجنه نزلا و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک و رغائب مذخور ثوابک.»

«ناگهان چهار نفر را دیدند که از کوفه مى ‏آمدند، بر مرکبهاى خویش بودند و اسبى از آن نافع بن هلال را به نام کامل یدک کرده بودند. راهنمای آنان طرماح بن عدى، بر اسب خویش همراهشان بود. چون به حسین (علیه السّلام) رسید این اشعار را براى وى خواندند: «به خدا من امیدوارم که آنچه خدا براى ما خواسته، کشته شویم یا ظفر یابیم، نیک باشد.» گوید: حرّ بن یزید بیامد و گفت: «این کسان که از مردم کوفه‏ هستند جزء همراهان تو نبودند و من آنها را برمی گردانم یا بازداشت می کنم.» حسین (علیه السّلام) گفت: «از آنها، همانند خویش دفاع مى ‏کنم، آنها یاران و پشتیبانان من هستند. تعهد کرده بودى متعرض من نشوى تا نامه ‏اى از ابن زیاد سوى تو آید.» گفت: «بله، اما با تو نیامده بودند.» گفت: «آنها یاران من هستند و همانند کسانى هستند که همراه من بودند، اگر به قرارى که میان من و تو بوده عمل نکنى با تو پیکار مى‏ کنم.» گوید: حرّ دست از آنها بداشت.

گوید: آنگاه حضرت امام حسین (علیه السّلام) به آنها فرمود: «از مردم کوفه چه خبری دارید؟» مجمع بن عبد الله عائذى یکى از آن چهار نفری که تازه به امام پیوسته بودند، گفت: «بزرگان قوم را رشوههاى کلان داده ‏اند و جوالهایشان را پر کرده ‏اند که دوستیشان را جلب کنند و به صف خویش برند و بر ضد تو متفق شده اند. مردم دیگر دلهایشان به تو مایل است اما فردا شمشیرهایشان بر ضد تو برکشیده مى ‏شود.» گفت: «به من بگویید آیا از پیکى که سوى شما فرستادم خبر دارید؟» گفتند: «کى بود؟» گفت: «قیس بن مسهر صیداوى.» گفتند: «بله، حصین بن نمیر او را گرفت و پیش ابن زیاد فرستاد که بدو دستور داد ترا لعنت کند و پدرت را لعنت کند اما بر تو و پدرت درود گفت و ابن‏ زیاد و پدرش را لعنت کرد و آنها را به یارى تو خواند و از آمدنت خبرشان داد و ابن زیاد بگفت تا وى را از بالاى قصر به زیر انداختند.» گوید: اشک در چشم حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمد و نتوانست نگهدارد. آنگاه گفت: «بعضى از ایشان تعهد خویش را به سر برده اند (به شهادت رسیدند) و بعضى از ایشان منتظر هستند و به هیچوجه تغییرى نیافته ‏اند. خدایا بهشت را جایگاه ما و آنها قرار بده و ما و آنها را در قرار رحمت خویش و ذخیره ‏هاى خواستنى ثوابت، فراهم آر.»

درباره شهادت مجمع بن عبد الله به همراه سه نفر دیگر از یاران حضرت امام حسین (علیه السّلام) در تاریخ طبری و مقتل الحسین مقرم (علیه السّلام) آمده است:

«فاما الصیداوى عمر بن خالد و جابر بن الحارث السلمانی و سعد مولى عمر بن خالد و مجمع بن عبد الله العائذى فإنهم قاتلوا فی أول القتال فشدوا مقدمین بأسیافهم على الناس فلما وغلوا عطف علیهم الناس فأخذوا یحوزونهم و قطعوهم من اصحابهم غیر بعید فحمل علیهم العباس بن على فاستنقذهم فجاءوا قد جرحوا فلما دنا منهم عدوهم شدوا بأسیافهم فقاتلوا فی أول الأمر حتى قتلوا فی مکان واحد.»

«عمرو بن خالد صیداوى و جابر بن حارث سلمانى و سعد غلام عمر بن خالد و مجمع بن عبد الله عایذى در آغاز جنگ، جنگ انداختند و با شمشیر به جماعت حمله بردند و چون در میان جماعت افتادند اطرافشان را گرفتند که از یارانشان جدا افتادند اما نه چندان دور. پس حضرت عباس (علیه السّلام) حمله برد و آنها را از میان جماعت رهایی داد اما زخمی شده بودند و بار دیگر دشمن به آنها نزدیک شد که با شمشیر حمله بردند. در همان آغاز چندان جنگیدند و همگی در یک مکان کشته شدند.»

شهید کشوری: تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید.

بخشی از وصیت‌نامه شهید اکبر خمسه:

امّت مسلمان ایران! امام را تنها نگذارید، اتحاد و اخوت را در میان خودتان بیشترکنید و از تفرقّه دوری کنید و لحظه ای از یاد خداوند متعال غافل نشوید و قدر این رهبر عزیز را بدانید و پیرو بی چون و چرای او باشید، که این راه رستگاری و عاقبت به خیرشدن است و برای تعجیل در فرج امام زمان (عج) بسیار دعا کنید و وابسته به دنیا نباشید ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید سید محمد رضا خالقی

هشتم دی ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدعلی‌اکبر، فرشنده لوازم خرازی بود و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سیزدهم آبان ۱۳۶۲، در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

بدانید که این دنیا محل آزمایش است و باید اهل عمل باشیم و سخن و راه شهدا را پیش گیریم و ندای تمامی شهدا را به تمام جهان برسانیم و بگوییم: «مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد!»

شهید قاسم شاهدی‌علی‌آبادی

شهادت: نهم مهرماه 1361، در ســومار

بخشی از وصیت‌نامه:
مـن از ملـت مسـلمان ایـران و تمـام مسـتضعفان جهـان به عنـوان یـک مسـلمان می‌خواهــم کــه جلــوی تمــام دشــمنان اســلام در هرکجــا هســتند، ماننــد گروهک‌هــای چــپ و راسـت را به طـور قاطـع و جـدی بگیرنـد و نفَـس آنهـا را در سینه‌هایشـان خفـه کننـد تـا نتواننـد کوچکتریـن ضرب‌های بـه مـا بزننـد ...

شهید «محمدحسین نخبه‌روستا»

شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در شلمچه، عـملیـات کربلای ۵

بخشی از وصیت‌نامه:

همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید قدر این نعمت‌الهی را بدانید. مگر نمی‌گوییم که‌ ای حسین جان، کاش ما هم در کربلا بودیم و یاریت می‌کردیم. حالا همان زمان است به یاری فرزندان حسین (ع) روح خدا بشتابد …

شهید جعفرعلی خرمی

شهادت: 5 دی‌ماه 1365 در شلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

من خدا را شکر می‌کنم که شما پدر و مادر چنین فرزندانی را تربیت کرده‌اید که می‌توانم در راه خدا و اسلام به جنگ دشمنان بپردازم ...

خداوندا، ما به خاطر ریاست‌طلبی یا گرفتن خاک ... نمی‌جنگیم، بلکه برای اثبات حقانیت اسلام و برپا داشتن عدالت جهانی در برابر استکبار جهانی می‌جنگیم ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید «محمدعلی فتاحی اردکانی»

شهادت: 19 دی 1365 در شلمچه

ملت مسلمان و شهیدپرور بدانید که این انقلاب زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد بود و خداوند وعده داده است که محرومان و مستضعفان جهان را به جانشینی خود در زمین قرار دهد و باید دانست که عمر همه ابر قدرتها و کشورهای سلطه‌گر به پایان رسیده است. آری وعده خدا حق است و باید از باری تعالی بخواهیم که ما را یاری کند تا بتوانیم به یاری دینش بپا خیزیم. (یا ایها الذین آمنوا تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم) ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری می کند و قدمهای شما را استوار می‌گرداند ...
ای خواهرانم، ... ولی باید بدانید که ظلم و ستم فناپذیر است و شماها باید زینب گونه عمل کنی و پیام خون شهدا را به گوش جهانیان برسانید به شما توصیه می‌کنم فرزندان خود را به گونه‌ای تربیت کنی که آینده‌سازان خوبی برای اسلام و این مملکت باشند ...

شهید «سیّدنصراله میرهاشمی»

شهادت: بیست و هفتم دی 1365، در شــلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

عزیزان! اسلام در خطر است و این را بدانید که اسلام بهتر از مال و فرزند و عوامل فریبنده دنیا است که اگر کسی فریب این‌ها را بخورد در آخرت پشیمان خواهد بود. امام حسین (ع) می‌فرمایند: اگر با کشته شدن من دین جدّم محمّد زنده می‌ماند پس‌ای شمشیر‌ها مرا در بر گیرید.

برادران! خواهران! جنگی که در حال حاضر درگیر آن هستیم بین اسلام و کفر است و اگر کوچکترین تردیدی نسبت به این جنگ به خود راه بدهیم به والله در روز قیامت همگی باید جوابگو باشیم ... از ولایت‌فقیه پیروی کنید و پشتیبان امام باشید که به مملکت شما آسیب نخواهد رسید ...

شهید «نظرعلی رستمی»

شهادت: هشتم دی ماه ۱۳۶۶، در دزلی

بخشی از وصیت‌نامه:
قدر این رهبر و این جمهوری اسلامی را بدانید. چون نعمتی بس عظیم است. هر یک در مقابل اسلام و انقلاب اسلامی مسوول باشید. بی طرف نباشید بلکه عزت و شرف اختیار کنید و جهاد در راه خدا را فراموش نکنید تا رستگار شوید.
بسیج باعث خیر و برکت است‌. ای امت بیدار بسیج! امر امام است. اگر پیرو امام هستی، بسیجی باش. پایگاه های مقاومت بسیج برای شما خیر و برکت اند. این ها فرزندان و جگرگوشه‌های شمایند، با تمام وجود آن ها را حمایت کنید. مبادا اجازه دهید کوچک ترین دهن کجی به آن ها بشود و امام زمان (عج) از شما ناراحت شود ...

شهید «محمدجعفر زمانی» شهادت: دهم دی 1364، در پســوه پیرانشهر

بخشی از وصیت‌نامه:
بـه فرامیـن خداگونـۀ حضـرت امـام به درسـتی عمـل کنیـد و بـه برادرانـم بگوییـد کـه تـا آنجایـی کـه می‌تواننـد، بـرای برپایـی اسـلام و حـق جـان خـود را فـدا نماینـد و از مـرگ نهراسـند؛ چـون اسـلام دیـن مبـارزه و شـهادت می‌باشـد و چـون ابرقدرت‌هـا ماننـد گرگـی وحشـی در کمیـن هسـتند تـا منافـع بشـری ایـران عزیـز را برباینـد؛ ولـی آنهـا کـور خوانده‌انـد؛ چـون بایـد اولا تمـام قرآن‌هـای دنیـا و تمـام جوان‌هـای مثـل مـن را از بیـن ببرنـد. در خاتمـه، بـه برادرانـم توصیـه می‌کنـم کـه اسـلحۀ از کف افتـادۀ مـرا نگذارنـد همچنـان بـر زمیـن بمانـد ...

شهید «باقر میردارنژاد»
شهادت: پانزدهم دی‌ماه 1365 در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج

بخشی از وصیت‌نامه:
امّت حزب الله
امام را تنها نگذارید.
على‌وار زندگى و عبادت کنید. وحدت و استقامت خود را
از دست ندهید.
توکّل به خداوند کنید ...

شهید «سیدمهدی میرحبیبی»
شهادت: دی ماه سال 1366 در ماووت

بخشی از وصیت‌نامه:
امروزه جامعه‌ی اسلامی ما محتاج به افراد متعهّد متخصّص است ... وقتی مسئولیّت گرفتید عکس‌های شهدا را در جلوی میزتان قرار دهید تا مبادا غافل شوید و فراموش کنید که شما مسئول خون شهدا هستید، مبادا فراموش کنید که شما خود به خود پشت این میزها نیامدید و اگر مسئولیّت گرفتید با تکبّر با مردم برخورد نکنید چون شهدا بی‌تکبّر به سوی خدا رفتند و از دافعه به جاذبه، بنا به گفته شهید بهشتی عمل کنید. نمی‌دانم دیگر چه بگویم و از کجا بگویم فقط می‌گویم با اخلاق اسلامی و برخورد صحیح با مردم داشته باشید ...

شهید «محسن میربراتی»

بیست و چهارم دی 1365، در پاســگاه‌ زید

بخشی از وصیت‌نامه:

به دوستان سفارش مى‌کنم سنگرهاى انقلاب را خالى نگذارند از جمله مسجد را و به مادرم سفارش مى‌کنم که در مرگ سرخ من زیاد ناراحت نشود و به خواهرم حجاب را و به برادرم سفارش مى‌کنم سنگر درس و جبهه را هرگز ترک نکند دیگر حرفى ندارم جز اینکه احکام اسلام را مو به مو اجرا کرده و ذره‌اى لغزش به خود راه ندهند در این راه ...

شهید جعفر دارابی
شهادت: این شهید بزرگوار در سال 1365، در سن 15 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد ...

بخشی از وصیت‌نامه:
اکنون که این افتخار را یافته‌ام که در جبهه اسلام علیه کفر حضور یابم، لازم می‌دانم هدف خود را بیان کنم. هدف من، احیای دین خدا و پاسداری از ارزش‌های اسلامی است. امام حسین (ع) می‌فرماید: «مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است ...
 

شهید ابوالفضل شفیعی: شهادت را آگاهانه انتخاب کردم ...
 

شهید محمدابراهیم توانچه

شهادت: سال 1359 در حین خنثی کردن مین

بخشی از وصیت‌نامه: همسرم، از تو می‌خواهم هیچ‌گاه به خاطر مادیات، اسلام را فراموش نکنی و فرزندان عزیزم را به شناخت اسلام و قرآن راهنمایی کنی ... به خاطر اسلام جنگیدم و این وظیفه هر مسلمان است که از دین محمد (ص) دفاع کند ...

شهید «عبدالله دیان سورکی»

شهادت: یازدهم بهمن ماه 1365، در شلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

جنگ جنگ است و عزت و شرف ما درگرو همین جنگ است از دیرباز دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن که بنابر تصمیمشان نابودی تمام اسلام در هر منطقه از کره زمین می‌باشد نشانگر این است که آن‌ها کلا از اسلام وحشت دارند و نمی‌خواهند که در اسلام خصوصا کشور ما قرآن واسلام حاکم باشد ...

شهید «حسین بازدار»

شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

شهید گریه و زاری نمی‌خواهد؛ شهید رهرو می‌خواهد. خون شهید، اسلام را زنده نگه می‌دارد. اگر امروز از خون شهدا غافل شویم، در حق آنان کوتاهی کرده‌ایم. زندگی یعنی مبارزه و امتحان، و بدانید که حق همیشه پیروز است ...

شهید «قدرت‌الله صادقی رودانی»

شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

از شما می‌خواهم ادامه‌دهنده راه شهیدان باشید. اسلحه افتاده مرا حتماً به دست بگیرید. خواسته اصلی من این است که امام را تنها نگذارید و مثل مردم کوفه عمل نکنید ...

ای خواهران حزب‌الله از شما می‌خواهم حجاب‌تان را رعایت کنید ...

شهید «عبدالرضا مریدی»

شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه

بخشی از وصیت‌نامه:

راه شهیدان را ادامه دهید که همان راه امام حسین بن علی(ع) است ...

ای پدر عزیز و مادر مهربان، شما در هدایت من دو چشم بودید. شما مرا مسلمان و آزاده تربیت کردید و من همیشه خوشحال بودم و خدا را شکر می‌کردم که در یک خانواده مسلمان بزرگ شدم و توفیق یافتم که در راه اسلام قدمی بردارم. من این توفیق را مدیون زحمات شبانه‌روزی شما می‌دانم ...

ان‌شاءالله خداوند به شما توفیق دهد که بتوانید خط شهدا را ادامه دهید و همچون پشتیبان امام باشید و در خط ایشان بمانید که به یقین، همان خط اسلام است ...

شهید علی اصغر کریمی:  ما شهید می شویم و شما مسئولیت دارید ...

شهید مدافع حرم شهید «رسول خلیلی»

شهید مدافع حرم شهید اصغر الیاسی

سال 1397 در جنوب حلب به شهادت رسید

پدر شهید مدافع حرم، پسرم می‌گفت:

«از خون شهدا باید بترسیم. اگر اعتقاد و ایمان به آخرت داریم باید از بیت‌المال حفاظت کنیم و دنباله رو راه شهدا باشیم» ...

اکنون که این افتخار را یافته‌ام که در جبهه اسلام علیه کفر حضور یابم، لازم می‌دانم هدف خود را بیان کنم. هدف من، احیای دین خدا و پاسداری از ارزش‌های اسلامی است. امام حسین (ع) می‌فرماید: «مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.»

شهید مدافع حرم شهید علی اصغر کریمی

شرح زندگی شهید مدافع حرم شهید علی اصغر شیردل ...

دوست دارم بدنم در راه خدا تکه تکه شود
 

شهید مدافع حرم، سیدعلی اصغر حسینی از رزمندگان لشکر فاطمیون بود؛ که در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س)، در نبرد با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.

شهبد مدافع حرم شهید اصغر پاشاپور چگونه شهید شد؟

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

  • بنده خدا بنده خدا
۲۱
دی
۰۳

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************
مصائب ام کلثوم سلام الله علیها
* زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد ‌#ام_کلثوم دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب می‌کشید با گریه می‌گفت: «ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ‌ای جد بزرگوار، ‌ای ابوالقاسم، ‌ای علی (ع)، ‌ای جعفر، ‌ای حمزه، ‌ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کرده‌اند سپس با اسب بر او تاخته‌اند.

 

 

* ️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی می‌گریست به سخن ایستاد و گفت: ‌ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا می‌دانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اید؟ هیچ می‌دانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد:
* ️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که خدا، قرآن و محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است می‌گریم بر آن انسان والایی که پس از پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانه‌های درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد.

 

 

*️چون کاروان اسرا نزدیک شام رسیدند ‌ام کلثوم به شمر فرمود:
ما را از دروازه‌ای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محمل‌ها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا سرهای شهدا را در میان محمل‌ها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند.
* اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲ و۹۱و۱۰۱

 

منبع (ادامه این مطلب ...):

https://eitaa.com/masjedf

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 

  • بنده خدا بنده خدا
۰۵
آذر
۰۳

 

In the Name of Allah, the Merciful, the Most Merciful

We have written in the Psalms, after the Remembrance: 'The righteous among My worshipers shall inherit the earth

Sura 21: AL-ANBIYA (THE PROPHETS) - Juz' 17 - Translation Qarib

Quran

**************

Note: All content is free to use

 Who is Hussain (pbuh)

 

 Imam Hussain's (pbuh) Mubahala: Sacrificing his dearest ones to rise up on the path of God
Aug 30, 2020

The following are excerpts from a Dars-Kharij-Fiqh Lecture, delivered on the eve of Muharram on March 12, 2002, which are published for the first time.



The woman who led to the survival of the biggest oppression-countering movement in history

Jan 7, 2015

Oppressors and tyrants wanted to eliminate the event of the Husseini Ashura... but Zaynab al-Kubra (God's greetings be upon her) did not allow this to happen. Our lady - Zaynab al-Kubra - made two moves in order to do this: one was made during her capture and her transfer to Kufa and Shaam where she made illuminating and enlightening speeches. The other move was making a pilgrimage to Karbala in Arbaeen. This was either the first or second Arbaeen. This move means that we should not allow the malevolent motives which intend to erase dear, influential and important eras from memories to be successful. Of course, they will not be successful. As long as nations are alive, as long as truthful tongues speak and as long as religious hearts are motivated, they will not be able to erase these eras and events, as they have not been successful until today

Imam Hussein; a role model for people of all ages

Jun 12, 2013

It is a glorious panorama in history which has been presented to the entire humanity. Imam Hussein (a.s.) prepared himself for such a day. Of course, the entire 50-plus-year life of Hussein ibn Ali (a.s.) is a lesson. His childhood is a lesson, his youth is a lesson, his behavior during his imamate is a lesson and his behavior after the martyrdom of Imam Hassan (a.s.) is a lesson. It was not the case that Imam Hussein's (a.s.) responsibility was confined to the last day. However, the event of Karbala enjoys such greatness and brightness that like a sun, it overshadows all the other lights.

Why are the martyrs of Karbala the masters of the martyrs throughout history?

Jun 12, 2013

Many people were martyred in the way of God and alongside the Holy Prophet (swa), the Commander of the Faithful (as) and divine prophets But none of these events is comparable to the event of Karbala. There is a difference between a person who enters the arena with the praise and encouragement of friends and companions and with a hope of victory and who is martyred in such conditions... and a person who enters the arena in a dark and gloomy world while not only do all the great personalities of the world of Islam refuse to accompany him, but they also blame him for engaging in battle. The latter enters the arena while there is no hope of assistance from anyone... He enters the arena with a few sincere friends and with his family - including his wife, his sister, his nieces and nephews, his six-month-old son and a few young members of his family - while his friends and supporters in Kufa refuse to accompany him. This is a strange event.

Imam Hussein (as) and his followers endured agonizing pain and suffering during Ashura

Nov 21, 2012

The pain and suffering which Imam Hussein (a.s.) and his followers endured on the day of Ashura were too agonizing and the harm which was inflicted was very serious. The life of Hussein ibn Ali (a.s.) is more valuable than everything in the world. The pure and sacred lives of those followers of Imam Hussein (a.s.), the lives of those youth and those members of Imam Hussein's (a.s.) household are not comparable to the life of other people. Their bodies were covered in blood and dirt. They made sacrifices and they laid down their lives. The households of the Holy Prophet (s.w.a.) and Imam Ali (a.s.) were imprisoned. Those events are very tragic and very difficult to tolerate. But what was achieved on the day of Ashura was so great and glorious that it made it easy for Imam Hussein (a.s.), his followers and his household to endure the sufferings. This has been narrated by prominent figures.



Imam Hussein's sacrifice prevented the deviation of Islam and the Prophet's path
Nov 21, 2012
The Islamic Ummah should never forget the event of Ashura which is a lesson and a source of guidance for us. Definitely, Islam is alive because of the event of Ashura and the efforts of Hussein ibn Ali (a.s.). "And I am from Hussein." This narration means that Hussein (a.s.) continued the path of the Holy Prophet (s.w.a.) and he continued to promote Islam after him. If it had not been for the event of Ashura and if these great sacrifices had not been made in the history of Islam, this valuable experience and this practical lesson would not have been bestowed on the Islamic Ummah and Islam would have definitely deviated from its path - as many religions before Islam did - and nothing would have remained from it. The greatness of Ashura is because of this.

Had it not been for Ashura, Islam would have gone astray like other religions
Nov 21, 2012

Had it not been for Ashura, had this great sacrifice not been made in the history of Islam, had this lesson not been taught and this experience not offered, Islam would have certainly suffered from deviation like the religions before Islam had suffered from, and nothing would have remained of the truth of Islam and its luminosity.

Imam Hussein rose up to proclaim the word of truth and save the people
Nov 27, 2011

The story didn't just end in the afternoon of Ashura; in fact, since the afternoon of Ashura, a movement started in history, which is still growing and expanding. It will be the same in the future, too. Imam Hussein (a.s.) did all in his power to proclaim the word of truth and to save the people. These are some of the traits that a person in general can see and show in the Ashura event.


Enemy's inferiority to Lady Zeinab's powerful personality during captivity
Apr 21, 2010

The greatness of Zeinab al-Kubra's (s.a.) movement is reflected in what is left of her sermons. Her unforgettable sermon in Kufa's marketplace was not just an ordinary speech. It was not just the personal opinion of an important figure. Her sermon was a great and beautifully-worded analysis of the Islamic community's situation at that time. The sermon included the most profound Islamic concepts. See how strong her character was. Her brother - her Imam and leader - had been martyred in a desert just two days before. Her dear ones, her children, and many other people had been martyred. She and tens of other women and children were taken captive on the same day. They were paraded in different places. Some of the people who were watching them were cheerful and some were shedding tears. Zeinab (s.a.) suddenly started her great mission in that critical situation.
 

The lady who made the blood conquer the sword
Apr 21, 2010

Zeinab al-Kubra (s.a.) is a prominent role model in history and shows the significance of a woman's presence in one of the most important events in human history. Blood gained a victory over the sword on the day of Ashura, and Zeinab al-Kubra (s.a.) was the cause of that victory. This was because the forces of righteousness were apparently defeated in a military fight in Karbala, but Zeinab al-Kubra's (s.a.) behavior was the factor that turned this apparent defeat into a permanent and decisive victory. That victory was due to the role she played after the day of Ashura... But Zeinab al-Kubra (s.a.) is a recent example and does not belong to ancient times. The story of her life is a tangible event. She played a brilliant role, making the enemies - who had apparently won the battle and slain all their opponents - feel humiliated in their own base. She branded them with permanent disgrace and turned their victory into a defeat.

Today the name of Hussain ibn Ali (as) shines like the sun
Feb 17, 2010

On the day of Karbala, Hussain ibn Ali (a.s.) and his companions were martyred in an abandoned desert where there was not any friend and where there were many enemies. On that day, his family members were taken captive and that was over. Today, this event - which should normally have been destroyed and consigned to oblivion after 10, 15 days - is still prominent, even after the passage of many centuries. The name of Hussain ibn Ali (a.s.) is shining like the sun and it is enlightening hearts and offering guidance not only among millions of Shias and other Muslims in different Islamic countries but also among non-Muslims.

"I saw nothing but beauty": Zeinab al-Kubra (sa)
Feb 8, 2010

On the day of Ashura Zeinab al-Kubra watched many of her dear ones go to the battlefield to get martyred. She watched Hussein ibn Ali (a.s.), Abbas, Ali Akbar, Qasem, her children, and other dear ones go to the battlefield. After they were martyred, she went through all those pains: The invasion of the enemy, disrespect, and the responsibility to take care of the surviving children and women. Is it possible to compare the enormity of this tragedy with physical pain? But when she was faced with these difficulties, Zeinab al-Kubra did not tell God to save her. She did not say, "O my Lord, save me." ...While the shredded body of her brother lay in front of her eyes, tells God, "O God, accept this sacrifice from us." When she was asked to describe what she had seen, she replied, "I did not see anything but beauty." All those tragedies were beautiful to Zeinab al-Kubra because they were from and for God - because they were supposed to promote the word of God.

Zeinab (s.a.) entered the heart of threats for the sake of Allah the Exalted
Feb 8, 2010

What Zeinab (s.a.) did was divine. That is to say, she went into the heart of threats and hardships for the sake of Allah the Exalted. It behooves us to know and to understand our glorious [religious] history which has been a source of intellectual blessings so far and which will hopefully benefit us until the end of time. Zeinab (s.a.) played an unparalleled role on the way to Karbala with Imam Hussein (a.s.), on the day of Ashura with all those hardships, and after Imam Hussein (a.s.) had been martyred. It is impossible to find a similar figure in history. Later on, numerous events took place - during her captivity, in Kufa, and in Sham. Because of these great selfless efforts, Zeinab al-Kubra (s.a.) gained a prominent position before Allah the Exalted, and this is something that we cannot describe.

Imam Hussein (a.s.) gave life and meaning to the day of Ashura
Jan 9, 2010


All days of the year are essentially the same. It is human beings, their determination, and selfless efforts that make certain days prominent and turn them into a flag to guide other people. Ashura - the 10th of Muharram - is not in itself different from other days. It was Imam Hussein (a.s.) who gave life and meaning to that day and raised its position. It was the selfless efforts of Hussein ibn Ali's (a.s.) companions that made Ashura so important.

Why is it important to hold mourning ceremonies for the martyrdom of Imam Hussein (a.s.)?
Dec 27, 2009

Some people may question the value of the ceremonies for mourning Imam Hussein's (a.s.) martyrdom. They may say, "If you want to speak about Imam Hussein's (a.s.) movement, just go ahead and speak about his movement. Why all the crying?" This is a wrong assumption. It will be extremely hard to move ahead on this path in the absence of this emotional connection to the infallible Imams... This sense of friendship is of paramount importance, and it can be achieved through this emotional connection to the infallible Imams (a.s.). Narrating the tragedies that happened to them is an attempt to establish this emotional connection. Similarly, praising their virtues [through the mourning ceremonies] is another way to form this emotional bond.Therefore, it is necessary to hold the mourning ceremonies and narrate the events of Ashura.

Mourning Ceremonies for Imam Hussein's (as) martyrdom are great opportunities to promote Islam
Dec 13, 2009

Religious publicity in the month of Muharram is a case in point. The religious ceremonies for mourning Imam Hussein's (a.s.) martyrdom provide us with the best opportunity to promote Islam. We should utilize this opportunity in order to help distinguish right from wrong and create a beacon of guidance for the people. In the modern world, creating fitnas is the main technique that is used by the enemies of the truth. In such a situation, the proponents of the truth should provide the people with as much insight and clear guidance as they can so that they do not get confused.



Why did Lady Zeinab (sa) insist they go to Karbala upon returning from Shaam?

Feb 16, 2009

The late Sayyid Ibn Tawus and other luminaries have maintained that when the captives - namely, Zeinab (s.a.) and the others - entered the desert of Karbala on Arba'een, Jabir Ibn Abdullah Ansari and Atiyyah Oofi were not the only people there. Some people from the Bani Hashem tribe and some of the companions of Imam Hussein (a.s.) had gathered at his shrine to welcome Zeinab (s.a.). Maybe that was why Zeinab insisted that they go to Karbala on their return from Shaam: She wanted this small but important gathering to be formed there. Some scholars have argued that they could not have made it to Karbala by Arba'een. The late Ayatollah Ghazi has explained in detail in one of his works how it was possible for them to arrive in Karbala by Arba'een.

In order to shed light on the Truth, Imam Hussein (a.s.) took with him to the battlefields his loved ones
Dec 13, 2009

Imam Hussein (a.s.) brought his dear ones to the desert of Karbala in order to clarify the truth. He knew what was going to happen, yet he brought Zeinab, his wives, his children, and his brothers with him. Like the day of Mubahila, it was again a matter of clarifying the truth and promoting Islam in the real sense of the word. That shows the importance of promoting Islam. "If someone comes across a ruthless sultan who mixes up halal with haraam and breaks his promise to God, they deserve living with the sultan in the hereafter." That is to say, when someone sees such a person, they should clarify the truth through their words and actions just as Imam Hussein (a.s.) did - and he paid the price for it. Imam Hussein brought his dear ones and his wives and children to Karbala in order to clarify the truth.

The first revolt took place during Arba'een
Feb 16, 2009

Arba'een, which took place after the Battle of Karbala, was only a start. That event marked the beginning. After the great tragedy in Karbala and the sacrifice that Imam Hussein (a.s.), his companions, and his family members made, those who were taken captive had to propagate the message of Karbala. The sermons and disclosures of Zeinab (s.a.) and Imam Sajjad (a.s.) had to act like a powerful medium and propagate the thought, goals, and positions of the martyrs of Karbala. That was what happened later on... Many people - who had listened to Zeinab (s.a.) or Imam Sajjad in Kufa and Shaam -found out a lot of things when they saw the conditions of the captives of Karbala. But they did not have enough courage or capabilities to stand up to the oppressive and arrogant government of the time and show what they had found out. Believers suppressed their feelings. Arba'een provided the first outlet for the suppressed truth and feelings. The first revolt took place on Arba'een.

 If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today
May 2, 2008

If this battle had not taken place in Karbala, we would not be aware of the principles of Islam to the extent we are today, and there was probably just a nominal trace of Islam. Not only were this great event and the holy blood of the martyrs not undermined, but they also gained more prominence in history. This is an outstanding example

Why does Ashura, in contrast to other events in history, gains more vitality over time?
May 2, 2008

Some events are forgotten over time, like a weak wave created by throwing a pebble in a pool of water-- there is a wave, but as the time passes, it becomes weaker every moment and fades away in a short time. But, there are events the other way around; they do not fade away over time; rather, time makes them more prominent. One example is the event of Ashura.

Sayeda Zeinab, Sukayna (ra), and the innocent girls and women recognized the magnitude of Ashura
May 2, 2008

Everyone was wondering what had happened on the day of Ashura. The greatness of the event, the greatness of the jihad done by the Prophet's (s.w.a.) loved one and his companions was not known to anyone. Neither was the magnitude of the catastrophe in which the Holy Prophet's (s.w.a.) sons and loved ones were martyred. The majority of those who were present in that battle did not recognize the importance of this issue. And those who were fighting for the enemies were so ignorant and unaware that they did not realize what had happened. Those enchanted by arrogance, lust, and animal urges cannot understand what is happening in the human world. Of course, Sayeda Zeinab (s.a.), Sukayna (s.a.), and those innocent girls and women did recognize the magnitude of the event. This is what happened on the day of Ashura.

Imam Hussain (a.s.) can be a role model for the world’s freedom seekers and justice seekers
Apr 14, 2000

Those who are not familiar with Islam but understand the concepts of freedom, justice, dignity, elevation and lofty human values, consider Imam Hussein (a.s.) as their Imam [leader] in seeking freedom, in seeking justice, in the fight against viciousness, and against ignorance and human degradation.

Imam Hussein's uprising was for the sake of God and a lesson of love and compassion
May 8, 1998

It is the lessons of Ashura which always live on as eternal, and permanent debates, not confined to a specific time. The lesson we learn from Ashura is the lesson of sacrifice and religiosity, the lesson of courage, justice and the lesson of rising up for God’s cause, and the lesson of love and compassion.

The west is in search of a lost treasure whose ultimate value is hidden in Ashura
May 24, 1995

One of our own Iranian thinkers had said—I heard that the person passed away— that "today the West is looking for figures like Sheikh Ansari and Mulla Sadra." Their life, spirituality and values attract western figures and western thinkers today. The source of all these treasures of truths and values is Islamic knowledge, and at the peak of this treasure of knowledge, is the knowledge of Ashura.

The Impact of Imam Hussein's Uprising on Justice and Freedom Movements
Jan 26, 1993

Hussein Ibn Ali (a.s.) awakened the conscience of the people. So you see, after the martyrdom of Imam Hussein (a.s.), Islamic uprisings were launched one after another. Of course, they were suppressed, but it is not important if a movement is suppressed by the enemy. It is surely bitter, but more bitter than that, is when a society does not respond to the enemy. This is a great danger. With his uprising, Imam Hussein Ibn Ali (a.s.) inspired individuals in all eras of the rule of tyrannies, to fight against oppressive and corrupt establishments with a willpower stronger than those of the time of Imam Hassan al-Mujtaba (a.s.)—even though they lived farther from the early years of Islam. And they were all suppressed. From the case of the uprising of the people of Medina, known as "Harreh", to the subsequent cases of Tawabin and Mokhtar uprisings, to the time of Umayyad and Bani Abbas, there were repeatedly uprisings within the nations. Who inspired these uprisings?If Imam Hussein (a.s.) had not risen up, would the spirit of laziness and irresponsibility change into the spirit of oppression-countering and responsibility? Why do we say the spirit of responsibility had died? Because Imam Hussein went to Mecca from Medina, the center of the nobles of Islam. The son of Abbas, the son of Zubair, the son of Omar, the son of early caliphs of Islam, all gathered in Medina, and no one of them was willing to help Imam Hussein (a.s.) in that bloody and historic uprising. So, before the launching of Imam Hussein's uprising, even the elites were not ready to take a step. But after the uprising of Imam Hussein (a.s.), this spirit was aroused. This is a great lesson to be learned from the event of Ashura, along with other lessons.

The events of Ashura lived on thanks to Imam Sajjad and Lady Zaynab’s endeavors, explanations and revelation of reality
Sep 20, 1989

If Zainab Kubra (a.s.) and Imam Sajjad (a.s.) had not fought, or revealed and interpreted the truth of Ashura's philosophy, or the purpose of Hussein ibn Ali (a.s.) and the enemy's oppression during the days of captivity--in the evening of Ashura in Karbala, in the following days en-route to Sham and Kufa, and in the city of Sham, then on the pilgrimage of Karbala, and while moving to Medina and during the many years that these great figures lived--the event of Ashura wouldn’t have survived and remained as vivacious till this day.

Imam Hussain’s uprising against corrupt regimes, destructive to mankind
Aug 2, 1989

That noble man [Imam Hussein] rose up to eliminate from societies corrupt regimes that are destructive to mankind, religion and righteousness and to establish an Islamic, divine and humane and upright system in society.



The main reason Imam Hussain (as) brought Ali Asghar to the enemy’s army
Sep 12, 1986

I assume the main reason Imam Hussain (as) brought Ali Asghar to the enemy’s army, to ask for water in order to nourish the infant—while there was very little hope that these lupine enemies would have sympathy and give the baby water-- was that Imam Hussain (as) had no other option and there was nothing he could do to help. When the Imam (as) moved about the tents, he noticed the air was filled with anguish and much commotion, this small infant’s thirst, hunger and distress had moved everyone. Hussain Ibn Ali (as) had to take the baby in his arms—although there was very little chance the enemy would give the baby a cup of water to sooth his thirst.

What was Hazrat Zeinab's reaction upon seeing her brother's bloodied body?
Sep 27, 1985

Hazrat Zeinab was heading the women towards the sight of his martyrdom. When she arrived, she spotted the body of her beloved brother on the blistering grounds of Karbala. Instead of revealing some sort of reaction, or grievance, she went to the corpse of her beloved Hussain (as), and called on her grandfather (pbuh). She said, “O’ the Messenger of God, peace be upon you! Take a look at your Hussain who is covered in blood, with his body hacked up.” O’ my dear grandfather! O’ Great Prophet, look towards the hot desert of Karbala. This is your Hussain who is now covered in blood and dust. Then, as it has been narrated, Zeinab (as) reached her hands beneath the body of Hussain Ibn Ali (as) and called out, “O’ God! Please accept this sacrifice from the progeny of Muhammad (saw)!”

Source:

https://english.khamenei.ir/Opinions/AshuraUprising

Links:

Who is Imam Hussain? Why did he launch an uprising?

Imam Hussain’s Revolution for Humanity

https://www.leader.ir/en

https://www.khamenei.ir/

https://english.khamenei.ir/

https://t.me/fazylatha

 

Note: All content is free to use

  • بنده خدا بنده خدا
۲۳
شهریور
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.

*****************

تفسیر صفحۀ ۴۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۶ - تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی‏ إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ أَلاَّ تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلاَّ نُقاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِیارِناوَ أَبْنائِنا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ» آیا ندیدی گروهی از بزرگان بنی‌اسرائیل را که بعد از موسی به پیامبر خود گفتند: برای ما زمامدار (و فرماندهی) برانگیز تا (تحت فرماندهی او) در راه خدا پیکار کنیم، او گفت: آیا احتمال می‌دهید که اگر دستور جنگ به شما داده شود (نافرمانی کرده و) پیکار و جهاد نکنید؟ گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانه و فرزندانمان رانده شده‌‏ایم؟ پس چون دستور جنگ بر آنان مقرّر گشت، جز عدّۀ اندکی، سرپیچی کردند و خداوند به ظالمان آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۶:

«الْمَلَإِ» به بزرگان و اشرافی گفته می‌‏شود که هیبت آنها چشم و سینه‌‏ها را پر می‌‏کند.

بنی‌اسرائیل بعد از حضرت موسی علیه‌لسّلام، به خاطر قانون‌شکنی و رفاه‌طلبی، مجدّداً تحت سلطه و فشار طاغوت قرار گرفته، آزادی و سرزمین خود را از دست دادند.

آنها برای نجات از آوارگی و خارج شدن از زیر یوغ طاغوت، تصمیم به مبارزه گرفتند و از پیامبر خویش اشموئیل خواستند برای آنها فرمانده و امیری را انتخاب کند تا به رهبری او با طاغوت مبارزه کنند، ولی با همۀ این ادعاها وقتی دستور صادر شد، همۀ آنها جز اندکی به میدان نبرد پشت کرده و از آن دستور سرپیچی نمودند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۶:

۱. مسلمانان باید با دقّت تاریخ بنی‌اسرائیل را بنگرند و پند بگیرند. «أَ لَمْ تَرَ»

۲. وجود رهبر الهی، مانع پراکندگی، آوارگی و ستم‌پذیری است. «مِنْ بَعْدِ مُوسی‏»

۳. بعضی از انبیا، تنها برای گروهی از مردم رسالت داشتند؛ نه همۀ مردم. «إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ»

اگر می‌‏فرمود: «نبیّهم» اشارۀ کمتری داشت که پیامبر خاصّی است و همین که فرمود: «لنبیّ لهم»، این اشاره تشدید می‌‏شود.

۴. فرماندۀ نظامی باید از سوی رهبر آسمانی انتخاب و نصب شود «ابْعَثْ لَنا»؛ پس دین از سیاست جدا نیست.

۵. جنگ موفق، فرمانده لایق می‌‌خواهد. «ابْعَثْ لَنا مَلِکاً»

۶. برای نجات از طاغوت‌‏ها باید به انبیای الهی پناه برد. «قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ»

۷. تعهّد گرفتن از کسانی که پیشنهادات اصلاحی دارند لازم است. «هَلْ عَسَیْتُمْ»

۸. رهبر باید آینده‏‌نگر باشد و احتمال پیمان‌شکنی و فرار از مسئولیّت را از سوی مردم بدهد. «هَلْ عَسَیْتُمْ»

۹. جهاد برای رفع ظلم و دفاع از وطن، جهاد در راه خداست. «وَ ما لَنا أَلَّا نُقاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا»

۱۰. پیدایش مشکلات، سبب بیداری و حرکت برای رهایی است. «أُخْرِجْنا»

۱۱. میدان مبارزه، عامل ارزیابی افراد پر ادّعا است. «تَوَلَّوْا»

خوش بود گر محک تجربه آید به میان ------ تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد

۱۲. پیمان‌شکنان و شعاردهندگان بی‏‌عمل، ظالمند. «عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»

۱۳. خداوند آگاه است، پس این همه تظاهر برای چه؟! «وَ اللَّهُ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحه ۴۰ قرآن کریم - سوره بقره - آیه ۲۴۷ - تفسیر نور:

«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» و پیامبرشان به آنها گفت: همانا خداوند «طالوت» را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است، گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد در حالی که ما از او به فرمانروایی شایسته‌‏تریم و به او ثروت زیادی داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و توان علمی و جسمی او را افزون نموده است و خداوندملکش (فرماندهی و رهبری) را به هر کس بخواهد می‌‏بخشد و خداوند (احسانش) وسیع و (به لیاقت ‏ها و توانایی‏‌های افراد) آگاه است.
نکته های سوره بقره - آیه ۲۴۷:

کلمه «واسِعٌ» یعنی خداوند بی ‏نیازی است که از هیچگونه بخششی عاجز نیست.

گرچه بنی اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامی برای رهبری جنگ خواستند «مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

ولی از آنجا که آنان بهانه گرفته و گفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم می ‏شود که او علاوه بر فرماندۀ نظامی، سلطان آنان نیز قرار گرفت.

این گروه ستمدیدۀ بنی‌اسرائیل با آنکه برای رهایی از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولی وقتی پیامبرشان طالوت را که جوانی چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهی و زمام‌داری آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او می‌‌تواند فرماندۀ ما باشد در حالی که شهرت و ثروتی ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایی که داریم، از او لایق‏تریم!

پیامبر وقتی بهانه‌‌گیری آنها را به خاطر فقر و نداری طالوت شنید، فرمود: بی‌‏گمان خدا او را بر شما برگزیده است و او توانایی علمی و قدرت بدنی و نیروی لازم برای فرماندهی جنگ را دارد.

خداوند هر کس را که بخواهد به خاطر لیاقت و استعدادهای نهفته‌‏اش فرماندهی می‌‏بخشد.

آری، اگر نظر او به سنگی تعلق گیرد، جواهر می‏‌شود و اگر به خاری افتد، گل و اگر به فقیری نظر کند فرمانده می‌‏شود.

آیا چوپانی که گوسفندانش گم می‌شوند، لیاقت فرماندهی دارد؟

در روایات آمده است: طالوت چوپانی بود که در پی گوسفندان گمشده‌‏اش از اطراف به سوی شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحی کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهی دارد و او را به مردم معرفی کن.

شاید مراد از جملۀ «بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ» جامعیّت علوم باشد. یعنی او در بسیاری از علوم، اطلاعات گسترده‌‏ای داشت.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۷:

۱. پیامبران بر اساس وحی، جانشین خود را انتخاب می‏‌کنند. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ»

۲. رهبری که خداوند تعیین کند، به نفع مردم است. «بَعَثَ لَکُمْ»

۳. اگر می‌‌خواهید به آزادی و نجات برسید، باید رهبر الهی را بپذیرید. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً»

۴. دین از سیاست جدا نیست. انبیاء مستقیماً در مسائل نظامی دخالت و فرمانده نظامی عزل و نصب می‏‌کردند. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ»

۵. از استعدادهای نهفته در افراد گمنام و فقیر، غافل نباشید. «قَدْ بَعَثَ لَکُمْ»

۶. نشانۀ ایمان واقعی، تسلیم خدا و رسول بودن است و بنی‌اسرائیل به خاطر پندار غلط تسلیم نبودند. «أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا»

۷. یکی از امتحانات الهی، نحوۀ برخورد ما با رهبر الهی است. «قالُوا أَنَّی یَکُونُ»

۸. خودبرتربینی، محکوم است. «نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ» چنان که شیطان گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» «اعراف، ۱۲»

۹. نام و مقام و شهرنشینی، نشانۀ برتری نیست. در این آیه از کسانی که ملاک برتری را مال و مقام دانسته‌‏اند، انتقاد شده است. «لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ»

۱۰. انتخاب الهی، بر اساس لیاقت است، نه گزاف و بیهوده. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»

۱۱. قدرت علمی و توانایی جسمی، دو شرط لازم برای فرماندهی لشکر است. «بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»

۱۲. توانایی علمی، مهم‌‏تر از توانایی جسمی است. «زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» ابتدا کلمۀ «الْعِلْمِ» آمد، سپس «الْجِسْمِ».

۱۳. اعلم بودن، در گزینش یک اصل است. «بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ»

۱۴. رهبر و مدیر باید زیردستان خود را توجیه کند و دلیل کار و انتخاب خود را بازگو کرده و ابهامات را برطرف کند و نگوید این حقّ من است که هر کاری بخواهم انجام دهم. پیامبر دلیل انتخاب طالوت را توانایی علمی و جسمی او بیان کرد. «زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»

۱۵. نه فقر و گمنامی، مانع لطف الهی است و نه ثروت و شهرت، باعث آن. «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»

۱۶. سرچشمۀ اکثر اعتراضات مردم، کوته‏‌بینانِ نظری و کوته‌‏بینانِ فکری است، ولی علم خداوند بی‌‏نهایت و نامحدود است. «واسِعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۸ - تفسیر نور:

«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و پیامبرشان به آنها گفت: نشانۀ حکومت او این است که تابوت (عهد) به سوی شما خواهد آمد، (همان صندوقی که) آرامشی از پروردگارتان و یادگاری از میراث خاندان موسی و هارون در آن است، در حالی که فرشتگان آن را حمل می‏ کنند، همانا در این موضوع، نشانۀ روشنی برای شما است، اگر ایمان داشته باشید.
نکته های سوره بقره - آیه ۲۴۸:

برای اینکه یهود به فرماندهی طالوت اطمینان و یقین پیدا کنند، پیامبرشان به آنها گفت: صندوق مقدّس بنی‌اسرائیل به آنها بازگردانده می‌‏شود، تا نشانه‌‏ای برای انتخاب طالوت از سوی خداوند باشد.

مراد از تابوت همان صندوق چوبی بود که مادر موسی، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نیل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق هم چنان در دربار فرعون بود.

وقتی موسی علیه‌السّلام به پیامبری رسید، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نیز زره و سایر یادگارهای خود را در آن گذاشت و به وصیّ خود «یوشع بن نون» سپرد.

این صندوق، به صورت صندوقی مقدّس که صندوق عهد نام گرفته بود، در میان بنی‌اسرائیل بود و آن را در جنگ‌‌ها پیشاپیش سپاه حمل می‌‏کردند، ولی کم‌‏کم قداست آن شکسته و مفقود شد. این صندوق ربوده شده را در زمان ریاست طالوت، خداوند از طریق ملائک به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمینان خاطر آنان باشد.

در تورات، سفر خروج، فصل ۳۷، دربارۀ این صندوق مطالبی آمده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۴۸:

۱. سرچشمۀ آرامش خداوند است، گرچه با وسایل باشد. «فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ»

۲. انسان همیشه به آرامش نیاز دارد، به خصوص در آستانۀ رفتن به میدان جهاد. «فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ»

کلمۀ «سکینة» در این آیه با توجّه به آیات قبل که بنی‌اسرائیل عازم میدان جهاد و دفاع بودند، نشانۀ اهمیّت و لزوم آرامش فکری در جبهه است.

۳. رهبر الهی، نشانۀ الهی لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانه‌‏ای الهی او را تأیید کند. «تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ»

۴. اگر صندوقی که با بدن موسی و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقی که بر روی قبر اولیای الهی است، خلاف قرآن نیست. زیرا در همۀ آن صندوق‌‏هایی که در مشاهد مشرّفه است، «بقیّة ممّا ترک آل محمّد صلّی اللَّه علیه و آله» قرار دارد. «بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی‏ وَ آلُ هارُونَ»

۵. حفظ آثار انبیا، ارزش داشته و مایۀ آرامش خاطر و تبرّک است. «بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۸۹-۳۹۳.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۴۵

قُلْ لَا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴿۱۴۵﴾
۱۴۵ - بگو در آنچه بر من وحى شده ، هیچ حرامى بر کسى که غذائى مى خورد نمى یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونى که (از بدن حیوان ) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانى که در طریق گناه به هنگام سر بریدن ، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است ، اما کسانى که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهى بر آنها نیست ) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.

Say: 'I find nothing in what has been revealed to me that forbids any one to eat of any food except the dead, running blood, and the flesh of swine for these are unclean and that which has been hallowed in its slaughter to other than Allah. But whoever is constrained to eat of any of these, not intending to sin or transgress, then your Lord is Forgiving, the Most Merciful. (145)

تفسیر
بخشى از حیوانات حرام

سپس براى روشن ساختن محرمات الهى از بدعتهائى که مشرکان در آئین حق گذاشته بودند، در این آیه به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور مى دهد که صریحا به آنها بگو در آنچه بر من وحى شده هیچ غذاى حرامى را براى هیچکس (اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ ) نمى یابم (قل لا اجد فیما اوحى الى محرما على طاعم یطعمه ).
مگر چند چیز، نخست اینکه مردار باشد (الا ان یکون میتة ).
یا خونى که از بدن حیوان بیرون مى ریزد (نه خونهائى که پس از بریدن رگهاى حیوان و خارج شدن مقدار زیادى از خون در لابلاى رگهاى موئین در وسط گوشتها باقى مى ماند) (او دما مسفوحا)
یا گوشت خوک (او لحم خنزیر).
زیرا همه اینها رجس و پلیدى است و مایه تنفر طبع سالم آدمى و منبع انواع آلودگیها و سرچشمه زیانهاى مختلف (فانه رجس ).
ضمیر انه با اینکه مفرد است ، به عقیده بسیارى از مفسران به هر سه قسمت (گوشت مردار، خون و گوشت خوک ) باز مى گردد، و معنى جمله چنین است همه آنچه گفته شد پلیدى است و متناسب با ظاهر آیه نیز همین است که ضمیر به تمام آنها باز گردد، زیرا شک نیست که مردار و خون همانند گوشت خوک پلید است .
سپس به نوع چهارم اشاره کرده مى گوید: یا حیواناتى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است (او فسقا اهل لغیر الله به ).
جالب اینکه به جاى ذکر کلمه حیوان کلمه فسق آمده است و همانطور که در سابق نیز اشاره کرده ایم ، فسق به معنى خارج شدن از راه و رسم بندگى و اطاعت فرمان خدا است ، و لذا به هر گونه گناه فسق گفته مى شود، اما ذکر این کلمه در برابر رجس که در مورد سه موضوع حرام سابق گذشت ، ممکن است اشاره به این باشد که گوشتهاى حرام ، اصولا بر دو دسته است گوشتهائى که تحریم آنها به خاطر پلیدى و تنفر طبع و زیانهاى جسمانى مى باشد، و به آن رجس اطلاق مى گردد، و گوشتهائى که نه پلید است و نه از نظر بهداشتى زیان آور، اما از نظر اخلاقى و معنوى نشانه بیگانگى از خدا و دورى از مکتب توحید است ،
و به همین دلیل نیز تحریم شده است .
بنابراین نباید انتظار داشت که گوشتهاى حرام ، همیشه داراى زیانهاى بهداشتى باشد، بلکه گاهى به خاطر زیانهاى معنوى و اخلاقیش ‍ تحریم شده است ، و از اینجا روشن مى شود که شرائط ذبح اسلامى نیز بر دو گونه است ، بعضى مانند بریدن رگهاى چهارگانه و بیرون ریختن خون حیوان ، جنبه بهداشتى دارد، و بعضى مانند رو به قبله بودن و گفتن بسم الله و ذبح به وسیله مسلمان جنبه معنوى .
در پایان آیه کسانى را که از روى ناچارى و اضطرار، و نیافتن هیچ غذاى دیگر براى حفظ جان خویش ، از این گوشتهاى حرام استفاده مى کنند، استثناء کرده و مى گوید: کسانى که اضطرار پیدا کنند، گناهى بر آنها نیست ، مشروط بر اینکه تنها به خاطر حفظ جان باشد نه به خاطر لذت و یا حلال شمردن حرام الهى و نه زیاد از حد، بخورند در این صورت پروردگار آمرزنده مهربان آنها را معاف خواهد ساخت (فمن اضطر غیر باغ و لا عاد فان ربک غفور رحیم ).
در حقیقت این دو شرط براى آن است که افرادى اضطرار را دستاویز براى تجاوز به حریم قوانین الهى نسازند، و به بهانه اضطرار از حدود مقررات خدا پا فراتر ننهند.
ولى در بعضى از روایات اهلبیت (علیهم الاسلام ) مانند روایتى که در تفسیر عیاشى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده چنین مى خوانیم الباغى الظالم و العادى الغاصب : منظور از باغى ستمگر است و منظور از عادى ، غاصب است ،
و نیز در روایت دیگرى از امام (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: الباغى الخارج
على الامام و العادى اللص : منظور از باغى کسى است که بر ضد امام عادل و حکومت اسلامى قیام کند و منظور از عادى دزد است .
این روایات و مانند آنها اشاره به این است که اضطرار به گوشتهاى حرام معمولا در سفرها رخ مى دهد، اگر کسى در راه ظلم و ستم و یا غصب و دزدى ، اقدام به سفر کند و گرفتار کمبود غذا شود، خوردن گوشتهاى حرام براى او جائز نیست ، گر چه موظف است براى حفظ جان خود از آن گوشتها استفاده کند، ولى کیفر این گناه را خواهد داشت چه اینکه مقدمات چنین سفر حرامى را خودش فراهم ساخته است و در هر صورت این روایات با مفهوم کلى آیه کاملا سازگار است.

پاسخ به یک سؤال
در اینجا یک سؤ ال پیش مى آید که چگونه تمام محرمات الهى در زمینه غذاها منحصر به چهار چیز شمرده شده است با اینکه مى دانیم غذاهاى حرام منحصر به اینها نیست ، گوشت حیوانات درنده و گوشت حیوانات دریائى (جز ماهى فلس دار) و مانند آنها همگى حرام هستند در حالى که در آیه هیچ نامى از آنها به میان نیامده و محرمات منحصر به چهار چیز شمرده شده است ؟
بعضى در پاسخ این سؤ ال گفته اند که به هنگام نزول این آیات در مکه ، هنوز حکم تحریم سایر غذاهاى حرام نازل نشده بود،
ولى این جواب صحیح به نظر نمى رسد، گواه این سخن آنکه عین همین تعبیر یا شبیه آن در بعضى از سوره هاى مدنى نیز دیده مى شود، مانند آیه 173 سوره بقره .
ظاهر این است که این آیه ، تنها نظر به نفى احکام خرافى مشرکان دارد و به اصطلاح ، حصر اضافى است ، و به تعبیر دیگر آیه مى گوید: محرمات الهى اینها هستند نه آنچه شما به هم بافته اید.
براى روشن شدن این سخن بد نیست مثالى بزنیم ، کسى از ما سؤ ال مى کند آیا حسن و حسین ، هر دو آمدند، ما در جواب مى گوئیم نه فقط حسن آمد، در اینجا منظورمان این است که آمدن نفر دوم ، یعنى حسین را نفى کنیم ، اما هیچ مانعى ندارد کسان دیگرى که اصلا مورد بحث ما نبوده اند آمده باشند، چنین حصرى را حصر اضافى (یا نسبى ) مى گویند.
اما باید توجه داشت که ظاهر حصر، معمولا حصر حقیقى است مگر در مواردى که قرینه اى در کار باشد مانند آیه مورد بحث .

امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرمودند:

أنا الضامن لمن لم یهجس فی قلبه إلا الرضا أن یدعوا الله فیستجاب له؛

کسی که در دلش هوایی جز خشنودی خدا خطور نکند، من ضمانت می کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.

کافی 2/62/11

امام حسن (علیه السلام) فرمودند:

نه پاکـدامنی، روزی را از انسـان دور می کنـد و نه حرص، روزی زیاد می آورد؛ چون روزی قسـمت شـده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان می شود.

تحف العقول ، ص 234

منبع ادامه مطلب ...:

https://t.me/fazylatha

https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/9/page/281

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=56729

آیه 73 سوره مبارکه توبه
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ ۚ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ
اى پیامبر، با کافران و منافقان بجنگ و با آنان به شدت رفتار کن، جایگاهشان جهنم است که بد سرانجامى است.

امام خمینی (ره):
مهلت دادن به اسرائیل، اشتباه است
من باید با کمال تأسف عرض کنم که یک اشتباه دولتها و ملتهای اسلام، و خصوصاً دولتها و ملتهای عرب کردند؛ و یک اشتباه هم در ایران ما کردیم. اشتباهی که همه مسلمین، خصوصاً ملتها و دولتهای عرب کردند این بود که مهلت دادند که اسرائیل و اغراض شخصیه دولتها مانع شد از اینکه صدای اسرائیل را در همان اول خفه کنند و نگذارند قدرت پیدا بکند.

فلسطین همیشه برای امام مسئله بود
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای
در دیداری با سران و کارگزاران جمهوری اسلامی با تأکید بر این مسئله می‌فرمایند:
«امام بزرگوار ما، حقیقت مسئله را خوب شناخته و دیده بود. از شروع این نهضت از سال ۱۳۴۱ آن وقتی که هنوز در ایران مسئله فلسطین حتّی در بین خواص هم منتشر نشده بود، حرف امام این بود که در مقابل سلطه اسرائیل باید همه احساس خطر کنند؛ همه باید بایستند و مقابله کنند. بعد هم همین راه را ادامه داد و این یکی از شعارهای بزرگ آن مرد الهی و آسمانی بود.» ۱۳۸۱/۰۳/۰۹

امام خمینی (ره):

ما باید این مطلب را به مجلس شورا اعلام کنیم که باید یک دولت متدینِ تمام، صددرصد اسلامی و قاطع [انتخاب شود]، یک نفر وزیر اگر مثل بعضی از این وزرا که الآن هستند باشد، اینها نپذیرند. تمام وزرا یکی یکی باید بررسی بشود. وزیر متدین صددرصد انقلابی، مکتبی و قاطع ...

بازخوانی فرمایشات امام خمینی درباره رای اعتماد مجلس به وزیران:

https://irdc.ir/fa/news/1144

امام خمینی(ره): اشخاصی که انقلابی نیستند، نباید در رأس وزارتخانه‌ها باشند، نباید به #مجلس معرفی شوند، اگر هم معرفی شدند، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند؛ الاّ اینکه کارآمد، اسلامی و انقلابی باشد... اگر بنا باشد اینطوری باشد، باید عزای جمهوری اسلامی را بگیریم!

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
وحدت باید در خدمت و در جهت حاکمیت اسلام باشد؛ والّا پوچ و بی معنی خواهد بود. ...
اگر در جوامع و کشورهای اسلامی، علما و روشنفکران و متفکران و بزرگان و پیشگامان وحدت، جهت حرکتشان به سمت حاکمیت اسلام باشد، این حرکت، حرکت موفقی است؛ والّا اگر این‌طور نباشد و در مقابل حاکمیت طواغیت و کفار و حکومتهای سرسپرده و بیعُرضه، تابع و تسلیم باشند، معلوم است که وحدت تضمینی نخواهد داشت. شما از این طرف، شعار وحدت بدهید، جوش بزنید، غصه بخورید؛ از آن طرف، پولهای به ناحق بذل‌وخرج‌شده و یک عده آدم سست‌عنصرِ قلم‌به‌مزدِ نوکرصفت هم پیدا میشوند و اندوخته‌های شما را به باد خواهند داد و رشته‌ها را پنبه خواهند کرد … ۱۳۶۹/۰۷/۱۶

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

نظام سرمایه‌داری غرب
اگر کسی گفت که بنیاد راکفلر مثلًا به وضعیت چهار نفر فقیر رسیدگی می‏کند، باور نکنید؛ اصلًا چنین چیزی ممکن نیست. آن پولی که از آن طریقها به دست می‏آید و محصول شیوه‏های کثیف سرمایه‏داری موجود دنیاست، اصلًا نمی‏تواند در خدمت اهداف انسانی‏ قرار بگیرد. اگر فرضاً به فقیری هم کمک بکنند ... مثل آبی است که در چاه فاضلاب می‏ریزد! لذا پول باید صحیح و نظیف باشد، تا به درد پُرکردن خلئی که در جامعه‏ی اسلامی وجود دارد، بخورد. مسأله‏ی ما این است ...۱۳۶۹/۰۷/۲۴

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
کار فرهنگی و اقتصادی اگر درآمد اقتصادی نباشد، نمی شود به فقرا و محرومان و مستضعفان ...کمک کرد، پس بایستی کار اقتصادىِ قوی و با همان دید اقتصادىِ صحیح انجام بگیرد ...
آن کار اقتصادی و مادّی ما، جسمی است که روح و جان آن، کار فرهنگی است. اگر آن را غلط انجام دادیم، مثل این است که جسمی داریم با روح بد. اگر انسانی را به وجود آوردیم و بزرگ کردیم، منتها با روح و مغز شیطانی، چه فایده‌یی دارد؟ ... ۱۳۶۹/۰۷/۲۴

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

آن کسی که در رأس دانشگاههاست، باید از لحاظ علمی ‌هم طوری باشد که کسانی که آن‌جا هستند، این فرد را به عنوان رئیس قبول داشته باشند؛ اما علمِ با عمل، علمِ با اعتقاد. طوری ‌نباشد که آدم بی اعتقادی که میخواهد سربه تن این نظام نباشد، اصلاً اعتقادی به اسلام ندارد، یا اسلام را مسخره میکند، ‌یا حزب‌اللّهی ها را مسخره میکند، یا دانشجوی مؤمن را مسخره میکند، این شخص در رأس کارها بیاید. نه، دستش را بگیرید، کنار ‌بگذارید. میخواهد بیاید سر کلاسهای ما درس بدهد، حرفی نداریم. هر معلمی بیاید درس بدهد، ما قبول داریم. ما از علم همه ‌کس استفاده میکنیم؛ ولو کسی که ما را قبول نداشته باشد. علمش را بگوید، ما با کمال تواضع مینشینیم و از علم او استفاده ‌میکنیم، نظام از علم او استفاده میکند؛ اما آن‌جایی که بناست در اداره‌ی امور دانشگاه تعیین‌کننده باشد، ابداً. اگر کسی به یک ‌دختر چادری یا باحجاب، با نظر تحقیر نگاه میکند، تحقیرش کنید؛ ملاحظه نکنید. اگر کسی به جوان حزب‌اللهی که ریش دارد، ‌با نظر تحقیر نگاه میکند و دورش میکند ... این را تحقیرش کنید‌ ... ‌۱۳۶۹/۰۸/۰۱

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

مجلس شورای اسلامی، جایی است که امید ملت ما به آن نقطه است. این مجلس برای ملت سنگر است؛ اما سنگری در مقابل دشمنان، در مقابل امریکا، در مقابل ضد انقلاب. آن کسی که مردم او را به این سنگر میفرستند، میفرستند تا در این سنگر، از انقلاب دفاع کند ... ۱۳۶۹/۰۸/۰۲

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

این صهیونیستها، جز زبان زور، هیچ‌چیز نمیفهمند. چهل سال است که هرچه سازمان ملل نسبت به مسأله‌ی فلسطین، علیه صهیونیستها ‌قطعنامه صادر کرده است، اینها رد کرده‌اند. اینها لوس شده‌اند! سکوت و اغماض را هم که از قدرتهای بزرگ و از ملتها و دولتها دیدند، ‌جری شدند. آنها از قطعنامه نمیترسند. مگر اسرائیل را با قطعنامه میشود عقب نشاند؟ اسرائیل با زور و سلاح و مشت، عقب خواهد ‌نشست‌ ...

۹ /اردیبهشت/ ۱۴۰۲
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار بیش از هزار نفر از کارگران تاکید کردند:
لزوم ارتباط مستقیم درآمد با کار؛ باید فرهنگ ثروت‌های بادآورده متوقف شود

رئیسی؛‌‌‌ رجایی‌ زیست،‌‌‌‌ بهشتی‌ شد‌

صدای مظلومیت کودکان فلسطینی

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «سبک زندگی اسلامی که بخش مهمّی از آن را فضایل اخلاقی تشکیل میدهد، در عرصه‌ی چالشهای سیاسی و رقابتهای مشروع، اهمّیّت بیشتر می‌یابد. در اینجا است که کیمیای تقوا و گذشت و انصاف و صداقت و مسئولیّت‌پذیری و کار بی‌منّت، قیمت اصلی خود را آشکار میسازد. شهیدان پرواز اردیبهشت ــ که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است ــ یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلت‌های اخلاقی بود.» ۱۴۰۳/۰۳/۶

شهیدان پرواز اردیبهشت


۱۰ /خرداد/ ۱۴۰۳
امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور سوریه و هیأت همراه:
مقاومت هویت ممتاز سوریه این ویژگی مهم باید محفوظ بماند

دلم برای رئیسی سوخت...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
«بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه‌ی روزنامه‌ها، همه‌ی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانه‌روزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از] اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را میدیدند امّا کتمان میکردند، بلکه عکس آن را میگفتند و او را می‌آزردند. البتّه او غالباً جواب نمیداد امّا گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت میکرد. خدای متعال درجات این مرد عزیز و مغتنم را عالی کند.» ۱۴۰۳/۰۳/۱۴

فلسطین مسئله اول دنیا

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
«آنچه در مقابل چشم ما است و داریم مشاهده میکنیم، [این است که] مسئله‌ی فلسطین شده است مسئله‌ی اوّل دنیا؛ این خیلی مهم است. سالهای متمادی تبلیغات رسمی رسانه‌های وابسته‌ی به آمریکا و وابسته‌ی به مراکز صهیونیستیِ ثروتمند سعی‌شان این بود که کاری کنند که نام فلسطین و مسئله‌ی فلسطین بتدریج کم‌رنگ بشود و تدریجاً به فراموشی سپرده بشود، و مردم یادشان برود که یک چیزی هم به نام «فلسطین» وجود داشته! سالها سعی کردند و پول خرج کردند برای این کار، [امّا] امروز علی‌رغم آنها، مسئله‌ی فلسطین مسئله‌ی اوّل دنیا است. در خیابانهای لندن، در میدانهای پاریس، در دانشگاه‌های آمریکا به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی شعار میدهند.» ۱۴۰۳/۰۳/۱۴

خط قرمز؛
حفظ استقلال سیاسی ایران

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
«وقتی که سیاست انگلیس‌ها در کشور حاکم شد و غالب شد ــ که حدود دویست سال هم طول کشید؛ تسلّط سیاست انگلیس‌ها در ایران نزدیک به دویست سال طول کشید که البتّه اواخر، آمریکایی‌ها آن را ادامه دادند ــ خیلی به ضرر کشور تمام شد. جمهوری اسلامی، نسبت به مسائل کلّی دنیا دارای منطق و دارای حرف و دارای جایگاه مشخّصی است. ما در قضیّه‌ی فلسطین حرف داریم، در قضایای آمریکا حرف داریم، در مسائل دنیا [مثل] مسئله‌ی نظم نوین جهانی حرف داریم، در قضایای دنیا حرف داریم؛ یعنی حرفی داریم که شنیده میشود؛ یعنی در دنیا می‌شنوند حرف ما را و روی آن حساب میکنند؛ ممکن است خیلی‌ها قبول نکنند، امّا بالاخره روی این حرف حساب میکنند. این استقلال است؛ این را نباید از دست بدهیم. حالا هر دولتی که سر کار می‌آید، یکی از مسائل مهمّش باید این باشد که این استقلال سیاسی را که خوشبختانه به وجود آمده، ما حفظ کنیم.» ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=5505

ان وعد الله حق

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»‌؛ وعده‌ی الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون‌‌؛ اینهایی که به وعده‌ی الهی یقین ندارند، با منفی‌بافی‌های خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند. و ان‌شاءالله پیروزی نهایی و نه چندان دیر، با مردم فلسطین و فلسطین خواهد بود.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

حجت‌الاسلام والمسلمین فاطمی‌نیا:
تضعیف نظام و رهبری بزرگ‌ترین گناه است ...

شهدای والامقام واقعه کربلا

جنادة بن حارث مذحجى مرادى سلمانى‏ کوفى‏

جنادة بن حارث مرادى از طایفه مرادی بود که تیره ای از مذحج محسوب می شد. وی بزرگان مشهور شیعه و از یاران حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بود. به یاری حضرت مسلم (علیه السّلام) شتافت. پس از عهدشکنی مردم با عمرو بن خالد صیداوى به سوی حضرت امام حسین (علیه السّلام) حرکت کردند و زمانی به ایشان رسیدند که حرّ و لشکریانش مانع ادامه راه کاروان حسینی شده بودند. حرّ مانع پیوستن آنان به حضرت شد ولی با حمایت حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) که فرمودند آنان جزء یاران من هستند و اگر بخواهی آنان را دستگیر کنی با تو می جنگیم حرّ از دستگیری آنان صرفنظر نمود.

در روز عاشورا به دشمن حمله نمودند و گرفتار شدند حضرت عباس (علیه السّلام) به کمک ایشان شتافت و نجاتشان داد ولی در بازگشت در نبردی دلیرانه به شهادت رسیدند.

من سرباز امام خامنه‌ای هستم ...

آیت اللّه شهید دکتر رئیسی درواقع ویژگی بارزشان این بود که تمام وجودشان را برای کار برای مردم گذاشته بودند ... همیشه این جمله بود میگفت که من سرباز امام خامنه‌ای هستم. حتی نمیگفت رهبر انقلاب، امام بالاتر از همه هست. میفرمودند که من سرباز امام خامنه‌ای هستم و هر پیشرفتی هست متعلّق به ایشان است. یعنی هیچ پیشرفتی را به خودش نسبت نمیداد. همه را معطوف به انقلاب به رهبر معظّم انقلاب میدانستند ...
 

شهید صیاد شیرازی: صحبتی را که ولایت مطرح می‌کند به محض ایراد سخن، بر ما واجب می شود.

https://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1750

بخشی از وصیت نامه شهید علی اکبر صادقیان

شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۱۰ | فاو

اما ای ملت! هوشیار باشید که دشمنان داخلی و خارجی ساکت ننشسته اند و همیشه دنبال فرصت مناسب هستند. شما باید با هوشیاری خود، آن ها را شناسایی کرده و به چنین افرادی میدان فعالیت ندهید؛ به خصوص به کسانی که در لباس اسلام -چه در داخل و چه در خارج- با نام و ظاهر اسلامی می خواهند به اسلام ضربه بزنند؛ سعی کنید با هوشیاری تمام نقشه ی آن ها را نقش بر آب نمایید …

 بخشی از وصیت نامه شهید «محمدباقر فخری»:

شهادت: بیست و پنجم مرداد ۱۳۶۴ در جزیره مجنون

از شما امت حزب‌الله عاجزانه می‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه و امام عزیزمان باشید و هرگز از امام، روحانیت و اسلام دست نکشید، چون هرچه داریم از اسلام است و به قول امام عزیزمان: «کشور بدون روحانیت مانند کشور بدون طبیب است.»
امت حزب‌الله! همیشه در صحنه انقلاب حاضر باشید و فرصت هیچ‌گونه حرکت را به دشمن و منافقین ندهید ...

وصیت‌نامه شهید «محمود ورزشکاری»

شهادت: چهاردهم مهر ماه 1365، در فاو

خوشحالم که در زمان ابراهیم زمان رهبر عزیزمان هستم
سعادت این را نداشتم که در کربلا در رکاب سرور شهیدان و سید مظلومان بجنگم و خون خود را در راه اسلام عزیز فدا کنم اما خوشحالم که در زمان فرزند برومند او و نائب بر حق امام زمان و ابراهیم زمان رهبر عزیزمان هستم و این افتخار نصیب این بنده گنهکار و حقیر شد که بتوانم در این جنگ تحمیلی بر علیه باطل به رهبری امام عزیزمان خمینی بت شکن شرکت نمایم.

همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید
در همه حال پشتیبان امام عزیز و روحانیت برجسته و مبارز باشید چون تنها وارثان بر حق امام زمان (عج) و رهروان ایشان می‌باشند و تنها قشری که می‌‌‌‌‌توانند ادامه دهنده راه امام حسین (ع) باشند این قشر هستند.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «غلام مکاری‌زاده»
شهادت: یازدهم شهریور 1360، در سوسنگرد

گوش به حرف امام امت باشید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
"ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتًا بل أحیاء عند ربهم یرزقون"
هرگز مپندارید آنان که در راه خدا شهید مى‌شوند مرده‌اند بلکه آنها زنده‌اند و نزد پروردگار خویش روزى می‌گیرند.

... من می‌روم تا شاید یکى از وظایف خود را نسبت به اسلام انجام داده باشم. پس براى بنده ناراحـت نباشید بلکه خوشحال و مسرور شوید چون که با شادى و خوشحالى شما دشمن خوار و زبون مى‌شود و پیام من به شما این است که گوش به حرف این تنها امید مستضعفان این امام امت باشید چرا که رهنمودهاى پیامبر گونه‌اش ما را به خدا نزدیک و نزدیکتر می‌سازد ...

شهید قاسم بختیاری

شهید قاسم محمدی

شهید قاسم نجات

شهید غلامرضا اشراقی

شهید غلامرضا سالاری

شهید حبیب اله مقدم

شهید حبیب اله آمره ای

حاج سید محمد علی ابوالمعالی

حاج سید محسن ابوالمعالی

منبع ...

 شهید مدافع حرم شهید اسداله ابراهیمی

شـهادت: ۱۳۹۵/۳/۲۷ | سوریه حلب

بخشی از وصیت نامه:
ای همه کسانی که این پیام به آنها می‌رسد، بدانید که مردم هر عصر و زمانی با ولایت ولی امر برحق زمان خود آزموده خواهند شد و هرکس به میزان اطاعت پذیری از رهبرالهی خود در این آزمون سخت، پذیرفته خواهد شد. پس قدر این نعمت را که همان ولایت فقیه و به‌خصوص رهبر عزیز، بصیر و مظلوم‌مان امام خامنه‌ای عزیز را بدانید و در اطاعت از ایشان کم نگذارید که بدون شک اطاعت و پیروی از ایشان همان پیروی و اطاعت از پیامبر اعظم(ص) و ائمه معصومین(ع) می‌باشد ...
 

https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۳ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۰۷
  • بنده خدا بنده خدا
۱۲
شهریور
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.



حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، همان‌قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(علیه‌الصّلاةوالسّلام) ارزش داشت.

بعد از صلح امام حسن مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد ‌کانال آلوده‌یی که به نام خلافت به وجود آمده بود، نشود.

ائمه(علیهم‌السّلام) از روز صلح امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) تا اواخر، دایماً درصدد بوده‌اند که نهضت را مجدداً به شکل حکومت ‌علوی و اسلامی در بیاورند و سر پا کنند.

اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر(ص) را از بین می‌بردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ‌ارزشی اصیل اسلام باشد.‌

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
امام حسین، جزو مدافعان ایده‌ی صلح امام حسن بود
امام حسین(علیه‌السّلام)، جزو مدافعان ایده‌ی صلح امام حسن(ع) بود. وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک - از این پُرشورها و پُرحماسه‌ها - به امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) اعتراضی کرد، امام حسین با او برخورد کردند: «فغمز الحسین فی وجه حجر». هیچ‌کس نمیتواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمیگرفت. نخیر، امام حسین با امام حسن بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(علیه‌السّلام) هم نبود و امام حسین(علیه‌السّلام) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام میگرفت و صلح میشد ... ۱۳۶۹/۰۱/۲۲
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

امام حسن علیه‌السلام زمینه‌ساز حماسه عاشورا
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
امام حسن جنگ نظامی را - با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود - متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند ... امام حسن زمینه‌ساز عاشورا و تداوم امامت در شیعه بود ... ۱۳۶۴/۰۳/۱۷



یک تشبیه برای رشد فرهنگ: رشد گل های معطر به شرط از بین بردن علف های هرزه

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
«شما اجازه بدهید گل‌های معطر و خوشبو طبق طبیعت خودشان، طبق استعداد خودشان، از آب و از هوا استفاده کنند، از نور خورشید استفاده کنند، رشد کنند؛ اما در کنار آنها علف‌هرزه‌ها را هم اجازه ندهید که رشد کنند؛ اگر این بود، مانع رشد آنها می‌شود.»۹۲/۹/۱۹

آیا تشبیهی واضح تر از این لازم است بیان شود؟! رشد #فرهنگی و #دینی مردم جامعه، با وجود موانعی از جمله #بی‌حجابی امکان پذیر نخواهد بود! آیا آلوده شدن چشم جوانان و مشغولیت فکری آنها به مسائل جنسی باعث رشد آنها می‌شود؟ آیا می‌شود از این جوانان غیرت دینی، جانفشانی برای ارزشها و حفظ وطن را انتظار داشت؟! پس لازم است حکومت مقابل بی‌حجابی بایستد تا هم آن زنِ بی‌حجاب و هم مردان این سرزمین، راهشان به سمت رشدِ بیشتر هموار شود.

 قاسم بن حسن (شهادت سال ۶۱ هجری) از فرزندان امام حسن(ع) است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین(ع) که نظر او را در مورد مرگ پرسید، مرگ را شیرین‌تر از عسل دانست. وی در روز عاشورا به دست عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به شهادت رسید ...

 ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب(شهادت: عاشورا سال ۶۱ قمری)، از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) که روز عاشورا پس از برادرش، قاسم بن حسن به دست عبدالله بن عقبه غنوی به شهادت رسید ...

 عبدالله بن حسن از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) است که روز عاشورا در واقعه کربلا به شهادت رسید. عبدالله در روز عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) در میدان بود، خود را به او رساند و دستش را جلوی ضربه شمشیر بحر بن کعب تیمی که قصد کشتن عمویش را داشت، قرار داد. با این ضربه، دستش قطع شد و در حالی که در آغوش عمویش بود، با تیر حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید ...

از خاطرات شهید حسین پور جعفری

حسین هر زمان به کرمان می آمد به من سر می زد و بر صله ارحام و دیدار با خانواده تاکید فراوان داشت و خودش نیز به این توصیه عمل می کرد.
برادرم به اطاعت از ولی امر مسلمین، رعایت حجاب و اقامه نماز اول وقت تاکید فراوان داشت و خودش نیز این موارد را رعایت می کرد.
حسین بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود.
حاج حسین حجب و حیای خاصی داشت و در مجالس همیشه شنونده بود و کم تر صحبت می کرد
راوی: خواهرشهید



مواظب آقای خامنه‌ای باش. این سید اولاد پیغمبر را تنهایش نگذار. هر جا می‌رود، همراهش باش ...
نماز اول وقت را فراموش نکن، از دعا غافل نشو ...
قلبت وسط دریا باشد.
ببین موج‌هایی مثل بنی‌صدر و کارهای آنها را! آنها مثل موج‌هایی هستند که وقتی به صخره‌ها بخورند، کف می‌شوند. قلبت وسط دریا باشد که با هیچ چیزی نلرزد.

از خاطرات شهید بابایی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة * إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة * فَادخلی فِی عِبادی * وَادخلی جَنَتی.

آری! این است وعده الهی. بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف‌هایم را به روی کاغذ می‌آورم، تنها فقط خودت می‌دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به سوی تو در دلم موج می‌زند.

دیگر هیچ‌چیز در این دنیا مرا آرام نمی‌کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو.

تازه معنی فزتُ و ربّ الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک می‌کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.

خدای من تو از دل بنده‌هایت آگاه و باخبری، چگونه می‌توانم ساکت نشسته و زندگیم را ادامه دهم، در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است. آیا می‌توانم چشمانم را بر روی این همه جنایت‌ها که بر محبین اهل بیت (ع) می‌آورند، ببندم.

خدای من دوستانم یک به یک می‌روند ولی من راست، راست برای خود می‌گردم. دیگر آرامش و قرار ندارم. خدای من، دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می‌خواهم. ولی نه! ای معبود من در این لحظه، مکان و زمان از تو می‌خواهم اگر جان بی‌ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودن من، خواستی مرا در بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه می‌باشد به من نوکری، غلامی آقا سیدالشهدا (ع) را بدهی. چراکه تنها چیزی که مرا آرامم می‌کند، نوکری و خادمی و خدمتگزاری به سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین (ع) می‌باشد.

ای خدای خوب و مهربانم، خودت خوب می‌دانی که من بنده شاکری نیستم، ولی آیا دنیایی که پر از ظلم و جور است می‌توان در این دنیا زندگی نمود؟ آیا دنیا بدون حسین (ع)، فاطمه (س)، دنیای قشنگی است؟...

ای مردم عزیز، من حقیرتر از آنم که بخواهم شما را نصیحت کنم. ولی از شما می‌خواهم:

با امام زمان (عج) خود رفیق باشید و کاری نکنید که وجود قطب عالم امکان آزرده خاطر شود. من هرچه در این دنیا دیدم، کمتر دوستی با امام زمان (عج) را مشاهده نمودم. خودم را می‌گویم هرچه در این دنیا خواستم آن را گرفتم. ولی آیا امام زمان خود را خواستم؟ ای وای بر من.

ای مردم شما را قسم می‌دهم به آن چیزی که ایمان دارید. نائب بر حق امام زمان (عج)، حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) را همانند امام علی (ع) خانه نشین نکنید. چرا که در این دنیا تنها چیزی که مرا آرام می‌نمود، نگاه زیبا و قشنگ و پر درد این آقا بود.

نکند حفظ علی بر همگان عار شود

نکند حق علی در عمل انکار شود

محرم راز علی نخل و دل چاه شود

سیلی خصم زبون نقش رخ یار شود

باور کنید من این آقای بزرگوار را اینگونه می‌بینم:

برای رسیدن به امام زمان (عج) باید اول با مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) پیمان بست و به او ارادت قلبی داشت.

فرض بر این است که امام زمان (عج) را نماز بدانیم، کسی که وضو (یعنی ارادت به رهبر) ندارد، می‌تواند نماز برپا نماید؟ آیا نماز بدون وضو و طهارت، نماز است؟

ای مردم قدر رهبر خود را بدانید و در همه حال یار و یاور او باشید و نگذارید ایشان غصه بخورد. تا انشالله ایشان پرچم این انقلاب را به صاحب اصلی آن حضرت بقیه الله الاعظم (عج) تحویل نماید. انشالله

این بقیه الله وجیها عندالله

آخر می‌رسی از راه امید ثارالله

*ان شالله*



https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۲ شهریور ۰۳ ، ۰۱:۳۵
  • بنده خدا بنده خدا
۰۹
شهریور
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.



اگر چند صد نفر همجنس‌باز کارناوال راه انداخته بودند، تمام خبرگزاریهای جهان آن را پوشش می‌دادند. اما ۲۵ میلیون نفر از اقصی نقاط جهان در کربلا جمع می‌شوند و تمام رسانه‌های غربی کور و کر و لال‌اند!



* آیا فکر می‌کنید فقط داخل ایران با اربعین مخالفت می‌شود؟ افشاگری دبیرکل نجبا ۲۰۰ نهاد در عراق با مدیریت سفارت آمریکا علیه راهپیمایی اربعین فعالیت می‌کنند/کیهان * دبیرکل جنبش نُجَباء گفته است برکات زیارت اربعین محدود به جمعیت میلیونی زائران نمی‌شود و به همین دلیل استکبار جهانی و مثلث شرارت (انگلیس، آمریکا و اسرائیل) پروژه‌های ضدارزشی و تحریف شعائر را به اجرا می‌گذارند و ۲۰۰ نهاد در عراق با مدیریت سفارت آمریکا علیه راهپیمایی اربعین فعالیت می‌کنند. * شیخ «اکرم الکعبی»، دبیرکل جنبش نُجَباء، اعلام کرده است: «زیارت اربعین که بر اساس روایت صحیحه جزو علائم ایمان به‌شمار می‌رود، با همه جزئیات خود از معجزات زمانه است.» وی افزوده است: «خوشبخت کسی است که خداوند او را برای خدمت به زائران سیدالشهداء برمی‌گزیند.» * دبیرکل جنبش نُجَباء ادامه داده است: «برکات زیارت اربعین محدود به جمعیت میلیونی زائران نمی‌شود و به همین دلیل استکبار جهانی و مثلث شرارت (انگلیس، آمریکا، اسرائیل) هر ساله با توسل به رسانه‌های زرد، همچنین به‌واسطه بیش از دویست نهاد در پوشش مؤسسات مدنی فعال در عراق که سفارت آمریکا مدیریت و تأمین مالی‌شان را عهده‌دار است، پروژه‌های شوم ضدارزشی و تحریف شعائر را به اجرا می‌گذارند.» * شیخ اکرم الکعبی اضافه کرده است: «اما زیارت اربعین تمامی این دسیسه‌ها و فتنه‌ها را خنثی می‌کند تا مسلمانان جهان در سایه باورهای حسینی، برای مبارزه با ظالمین متحد شوند.»
 



معجزه کربلا

طبق اعلام عتبه عباسیه تعداد زائرین اربعین حسینی در کربلای معلی به ۲۱ میلیون ۴٨٠ هزار نفر رسید. کربلا مترو ندارد! مونو ریل ندارد! اتوبان ندارد! با این حجم از جمعیت و کشوری جنگ زده و بدون زیرساخت‌های اساسی، اگر شیر آبی رو باز کنی نباید قطره‌ای آب بیاید، باید سر یک پرس غذا نزاع بشود، باید سیستم آمد و رفت قفل شود تا متخصصین ترافیک شهری از فلان دانشگاه ژاپن برای باز کردن گره کار بیایند! اما این روزها نه! این روزها، این بشر مدعی تکنولوژی محاسبات زده درگیر عقل پزیتیویستی است که باید اندر خم این بماند که چه شد و چه خواهد شد! در گرما و سرما فاجعه ای رخ نمی‌دهد، بیماری اپیدمی نمی‌شود، خون از بینی کسی نمی‌آید و هر سال جمعیت بیشتر می‌شود! تا دنیا بفهمد که خدا چگونه نور خود را کامل خواهد کرد...



ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب(شهادت: عاشورا سال ۶۱ قمری)، از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) که روز عاشورا پس از برادرش، قاسم بن حسن به دست عبدالله بن عقبه غنوی به شهادت رسید.


https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۱۸:۲۳
  • بنده خدا بنده خدا
۰۵
شهریور
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.

آفتابی که به زائر حسین می‌تابد، مانند هیزم گناهاناش را می‌سوزاند ..

امام صادق(ع): زائرِ حسین(ع) وقتى به قصد زیارت از خانه‏‌اش خارج شد، سایه‏‌اش بر چیزى نمی‌افتد مگر اینکه آن چیز برایش دعا می‌کند. و هنگامى که آفتاب بر سرش بتابد، گناهانش را می‌سوزاند همان‌طور که آتش هیزم را می‌سوزاند.

کامل الزیارت ، ص۲۷۹

زیارت اربعین از راه دور

شخصی نزد امام صادق(علیه‌السلام) رفت وپرسید ما که نتوانستیم اربعین به کربلا برویم چه می‌شود؟

امام زیارت اربعین را به او آموزش دادند و فرمودند:خداوند در روز اربعین فرشتگانی در عالم دارد که صبح سحر می آیند و تا غروبش در زمین هستند، حتی اگر از راه دور هرکس در قالب انجام دادن زیارت اربعین ارتباط دلی و قلبی برقرارکند، ملائک می‌آیند و آن زیارت را برمی‌دارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا(ع) می‌برند و حضرت به آنان امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند. غصه نخور که نرفتی فقط دراین روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. آه که میتوانی بکشی؟
چه بسا این آه(حسرت) ثوابش بیشتر از آن زیارت می‌شود.

۴ /شهریور/ ۱۴۰۳
امام خامنه ای در مراسم عزاداری دانشجویان به‌مناسبت اربعین حسینی علیه‌السلام:
کارزار جبهه حسینی با جبهه یزیدی تمام‌ نشدنی است

منبع این مطلب:

https://eitaa.com/rasaee

 چرا باید هر سال به پیاده روی اربعین بریم؟

اول اینکه ما باید نگاهمان را به این پدیده دینی و مذهبی تغییر دهیم.

پیاده روی اربعین یک مسافرت تفریحی نیست، بلکه یک تجمع بزرگ از دوستداران اباعبدالله است برای "نمایش قدرت جهانی شیعه" و هرچقدر این همایش بزرگ، باشکوه تر برگزار شود، #اقتدار_شیعه و قدرتش بیشتر خواهد شد و دل‌های بیشتری به سمت حقیقت حسین جذب خواهد شد.

نکته بعد اینکه همانطور که انسان هفته ای چندبار حمام می‌رود یا خانه‌اش را جارو می‌کند، لازم است که انسان مومن، هر سال با سختی های پیاده روی اربعین روح خودش رو جلا دهد.

این حرف مضحکی است که کسی بگوید من هفته قبل حمام رفته‌ام، چرا اصرار می‌کنید که باز هم بروم؟! حالا چطور برخی از یک بار رفتن سفر اربعین سخن می‌گویند! حتی بهانه می‌کنند که پولش را بدهید به فقرا!

هر چیزی جای خودش را دارد. کسی نمی‌گوید من یک بار رفته‌ام حمام پس از این پس، هزینه صابون و شامپو را بدهم به فقرا!

ضمن اینکه برای کمک به فقرا باید لطافت روحی داشته باشیم و از خودگذشتگی را یاد گرفته باشیم و چه جایی بهتر از اربعین برای تمرین عملی از خودگذشتگی؟

جایی که می‌بینید موکب‌داران عراقی و ایرانی و ... تمام زندگی‌شان را برای پذیرایی از زائرین حسین علیه السلام به میدان آورده‌اند، جایی که می‌بینید برای خدمت به زوار التماس می‌کنند، روی پای شما می افتند و ...

پیاده روی اربعین، زیباترین تمرین برای بزرگ شدن است... آیا هیچ انسان عاقلی این هدیه بزرگ الهی رو به خاطر تفکرات بچگانه جماعتی روشفکرنما رها می‌کند؟

علاوه بر این بیشترین زائرین اباعبدالله همان فقرایی هستند که برخی برای فریب مردم، دم از کمک به آنها می‌زنند...

#اربعین، فرصتی برای تقویت روحیه مقاومت در برابر «#رژیم_صهیونسیتی» است.

محبت و حمایت از #مظلومان_فلسطینی مهم‌ترین مسئله‌ای است که در زیارت #اربعین مورد تدقیق قرار می‌گیرد. زائران با یادآوری مظلومیت و ستم‌دیدگی مردم #فلسطین و دعا برای استقلال و حرّیت و عدالت، نشان می‌دهند که ایستادگی و استقرار در برابر ظلم و تعدّی، و حمایت از مظلومان،از اصول اساسی دین #اسلام است. این همبستگی و حمایت، نمادی از عشق و وفاداری به ارزش‌های انسانی و اسلامی است که امام حسین علیه‌السلام برایشان، خود و فرزندانش را فدا کرد.

#اربعین، نه تنها یک آیین و رسم مذهبی است، بلکه یک نهضت و اهتزازِ اجتماعی و فرهنگی عظیم است که پیام‌های گران‌مایه‌ای از عشق، وفاداری، همبستگی، مظاهرت و حمایت از جبهه حق و مظلومان را به جهان مخابره می‌کند.

#اربعین‌، فرصتی برای تجدید عهد با ارزش‌های انسانی و اسلامی و تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر «#رژیم_صهیونسیتی» است.

#اربعین، یک معیار سنجش عمق انسانیت و انقلابی‌بودن است چقدر برای کامیابی و پیروزی #فلسطین و نابودی و اضمحلال #اسرائیل‌ ملعون و غاصب در اربعین دعا می‌کنیم و از امام حسین علیه‌السلام طلب میکنیم؟

قاسم بن حسن (شهادت سال ۶۱ هجری) از فرزندان امام حسن(ع) است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین(ع) که نظر او را در مورد مرگ پرسید، مرگ را شیرین‌تر از عسل دانست. وی در روز عاشورا به دست عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به شهادت رسید ...

https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۵ شهریور ۰۳ ، ۱۶:۱۰
  • بنده خدا بنده خدا
۳۱
مرداد
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.

مثل شهید حججی زندگی کنید...

امام خامنه ای: همین دوره‌ی شماها، در همین زمان معاصر شما، شهید حججی، مصطفیٰ صدرزاده، آرمان علی‌وردی، روح‌الله عجمیان. اینها برجسته‌اند، نقطه‌های واقعاً برجسته‌اند... همه‌ی شما، یکایک شما، باید این‌جوری باشید. نمیگویم شهید بشوید، امّا مثل شهیدها زندگی کنید ...

منبع این مطلب:

https://eitaa.com/nahademamatjomaealavijeh

ادامه مطلب ...

کاش قوم هانی نیز می دانستند که میزان حال فعلی افراد است و فریب شریح قاضی را نمی خوردند ...

کودکان عراقی، از زیبایی‌های مسیر اربعین

عراقی‌ها به شکل غیرقابل وصفی در ایام اربعین برای خدمت‌رسانی به زوار حسینی از یکدیگر سبقت می‌گیرند. بین خودشان مشهور است که حتی آدم خسیس، در اربعین مشتش باز می‌شود و خرج می‌کند. خمیرمایه اصلی تحقق این خصلت در آنها بی‌شک حب الحسین است. اما این حب، چگونه می‌توانست بدون فرهنگ‌سازی از دوره کودکی مثل شیر مادر با گوشت، پوست و استخوان آنها عجین شود؟

منبع این مطلب:

https://eitaa.com/rasaee

مـطـالـبـه مـنـطـقـی

پرسش میلیون‌ها زائر از تصمیم‌گیران سفر اربعین: برای جهت‌دهی به این لشکر بی‌سابقه در راستای محو اسرائیل، چه تدابیری داشته‌اید؟

در سفر اربعینی‌ که بزرگ‌ترین گردهمایی شیعیان و مسلمانان است چه میزان به بُعد زمان‌شناسی و مسئله‌ غزه توجه می‌شود؟

از شعائر و مظاهر و مناسک به چه اندازه برای اِعلای حق و اعتلای اسلام و محو رژیم جلاد اسرائیل استفاده می‌شود؟

اگر از این جمعیت اربعین، ضربه‌ای به پیکره ی متعفن صهیونیسم و ارتجاع و تکفیر در منطقه، وارد آید، یعنی کارکرد اجتماعی و بشری زیارت اربعین، مورد توجه بوده است و الا اگر به شعائر بسنده شد، عزت و اقتدار مسلمانان را تضمین نمی‌کند.

#اربعین_هدف‌دار

منبع این مطلب:

https://eitaa.com/rasaee

 جعفر بن علی بن ابی طالب پسر امیرالمومنین و ام البنین که در واقعه کربلا حضور داشت و به همراه برادرانش عباس, عبدالله و عثمان در روز عاشورا به شهادت رسید ...

بخشی از وصیت نامه شهید سید کوچک موسوی:

- از ولایت فقیه حضرت آیت الله خامنه ای حمایت کنید و گوش به فرمانش باشید تا در قیامت شرمنده حضرت علی (ع) نشوید.

- امام خمینی (ره ) و شهداء را فراموش نکنید که حق بزرگی برگردن ما دارند.

- مسجد ها را خالی نگذارید و نماز را به جماعت بخوانید و شرکت در مراسم دعاها را فراموش نکنید.

- خواهرم حجابت را به احترام فاطمه زهراء (س) و حفظ خون شهداء و عاقبت بخیری رعایت کن.

منبع این مطلب:

http://shahidmosavi.loxblog.com/tag/%D8%AF%D8%B9%D8%A7/%D8%AF%D8%B9%D8%A7.htm

https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۱ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۲۳
  • بنده خدا بنده خدا
۲۹
مرداد
۰۳

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

از امام باقر(ع) نقل شده که منظور از صالحان، اصحاب حضرت مهدی (ع) در آخر الزمان هستند.

استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۷.

منبع ادامه مطلب ...:

https://islamicworld.ir/fa/

مختصری از اخلاق و سیره امام حسین علیه السلام

منبع این مطلب ...:

https://eitaa.com/rasaee


چرا #سانسور_اربعین دستور کار رسانه‌های غربی‌ است؟ چون مبنای دنیای امروز بر آموزه‌های لیبرالیسم (اصالت فرد، اصالت سود، اصالت لذت دنیایی و...) استوار است درحالی که آموزه‌های اربعین بر نفی آنها و بر پایه اصالت جامعه و نه فرد، ایثار برای دیگران و نه سود خود، اصالت دادن به لذات معنوی به جای لذت دنیایی است.

محمد بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به محمد اصغر (شهادت ۶۱ق) از فرزندان امام علی(ع) و از شهدای کربلا. وی در حمایت از برادرش امام حسین(ع) از مدینه به همراه وی به کربلا رفت و در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید.


 

https://qaem14.blog.ir/

https://qaem14.blogsky.com/

http://yamahdi788.loxblog.com/

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
 

التماس دعا

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۹ مرداد ۰۳ ، ۱۷:۵۱
  • بنده خدا بنده خدا